اجرای اقتصاد مقاومتی؛ از شعار تا عمل
به رغم تاکیدات رهبرمعظم انقلاب، الگوی اقتصاد مقاومتی آن چنان که باید و شاید مورد توجه و اهتمام مسئولان ذیربط قرار نگرفته است.

چند سالی است که نامگذاری سالها با مسایل و موضوعات اقتصادی پیوند خورده است. «نوآوری و شکوفایی»، «اصلاح الگوی مصرف»، «همت مضاعف و کار مضاعف»، «جهاد اقتصادی» و «تولید داخلی، حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی». این نامگذاریها در کنار شعار «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» در سال رو به پایان به خوبی بیانگر فوریت و اولویت مقولهی اقتصاد نسبت به سایر حوزهها و مسایل کشور است.
در این نامگذاریها، هریک به نحوی بر اقتصاد مقاومتی و جنبههای مختلف آن تاکید شده است. به طوری که موجب شده اقتصاد مقاومتی در سالهای اخیر به یکی از مهمترین کلید واژهها در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی تبدیل شود.
ریشه و علت اهمیت موضوعات اقتصادی در پیامهای نوروزی رهبر معظم انقلاب را بایستی در تحولات داخلی و رخدادهای بینالمللی جستجو کرد. بدین معنا که پیامهای نوروزی رهبری معظم در چند سال اخیر بسان حلقههای زنجیری هستند که هریک به نوبهی خود، وجههای از «اقتصاد مقاومتی»؛ کارکردها و الزمات آن را نشان میدهد و یادآور این نکته اساسی و کلیدی است که رشد و شکوفایی اقتصادی کشور بایستی بدون تأثیرپذیری از عوامل خارجی همچون فشارهای اقتصادی و تحریمها صورت پذیرد. یعنی اقتصاد مقاومتی، اقتصادی است که بتواند با به حداقل رساندن اثرات فشارهای خارجی و تحریمها بر اقتصاد داخلی موجباب رشد و شکوفایی کشور را فراهم سازد.
در این میان، جهتگیری اقتصادی ایران به ویژه پس از برجام به ذهن مشغولی و دغدغه فکری بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان در ایران تبدیل شد. اینکه نقشه راه اقتصاد ایران در دوره پسابرجام چه خواهد بود؟ سؤالی است که همچنان نگاهها را متوجه خود کرده و سؤالات دیگری را به دنبال دارد: اینکه سیاست دولت برای اقتصاد چه بوده و چه خواهد بود؟ و آیا دولت برنامهای در پیش گرفته که مسایل و مشکلات اقتصادی کشور سامان گیرد؟
پاسخ به این پرسشها در وهله نخست به نحوه نگرش به زمینهها و خاستگاه مشکلات باز میگردد یعنی ریشه و چرایی مشکلات اقتصادی در کجاها دیده میشود: داخل کشور یا بیرون مرزها.
در این مسیر دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: دیدگاه اول با تکیه بر انسجام درونی، حل و فصل مشکلات اقتصادی را در داخل جستجو میکند و در این راه بر ایستادگی و مقاومت در برابر فشارها و تحریمها اصرار میورزد و به دنبال آن است معضلات اقتصادی را با اتکاء به توان و ظرفیتهای داخلی و درونی برطرف کند.
جان کلام این دیدگاه این است که ریشه مشکل اقتصاد کشور «داخلی» است و مسیر توسعه چه از خارج آغاز گردد و چه از داخل شروع شود به داخل ختم خواهد شد.
در دیدگاه دوم به جای اتکا بر منابع داخلی به نهادهای بیرونی توجه میشود یعنی نگاهها به خارج از مرزها دوخته و پیشرفت اقتصادی کشور بر روی سرمایه و امکانات خارجی ریلگذاری میگردد. از این منظر، الگوی اقتصاد مقاومتی که برای مقامسازی و ایستادگی اقتصاد در برابر فشارها و تهدیدات خارجی ارائه شده با تردید و اما و اگر مواجه میگردد.
به هرحال با تشدید تحریمهای غرب علیه ایران، دیدگاه اول و متأثر از آن اقتصاد مقاومتی به عنوان شیوه و الگویی برای مقابله با فشارهای خارجی و استفاده از توان داخلی مورد توجه قرار گرفت اما به رغم تاکیدات رهبر معظم انقلاب الگوی اقتصاد مقاومتی آن چنان که باید و شاید مورد توجه و اهتمام مسئولان ذیربط قرار نگرفت و گذر زمان هم نشان داد که این الگوی داخلی بیش از حوزهی عمل در عرصه شعار و سخنرانی خودنمایی کرد. این در حالی است که مسایل و مشکلات اقتصادی کشور تنها با اتکاء به اقتصاد مقاومتی سامان و آرام میگیرد.
اواخر بهمن ماه 92 بود که سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در ماههای نخست فعالیت دولت تدبیر و امید ابلاغ شد و رهبر معظم انقلاب تاکید زیادی بر لزوم اجرای این سیاستها کردند اما اکنون در اواخر دوران چهار ساله ریاست جمهوری حسن روحانی نتیجه آن شده که مقام معظم رهبری به دفعات از نحوه اجرای این سیاستها ابراز نارضایتی کردهاند. بالاخص نارضایتی ایشان از روند عملیاتیسازی سیاستهای اقتصاد مقاومتی و پیشرفت آن در دیدار اخیر رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری کاملاً مشهود بود. آیت الله خامنه ای در این دیدار خاطرنشان کردند: «اگر همه کارهای ضروری در موضوع اقتصاد مقاومتی انجام شده بود، امروز تفاوت محسوسی را در اوضاع اقتصادی کشور و زندگی مردم شاهد بودیم.»
.........................................................................................
بررسی و تحلیل / مصطفی عبدلی