پخش زنده
امروز: -
بررسی های موجود نشان میدهد اقلیت های دینی و اقوام مختلف ایرانی نقشی هماهنگ در دفاع مقدس در حفاظت از کشور و نظام اسلامی داشتهاند.
مروری بر تاریخچه 8 سال دفاع مقدس گویای همبستگی این اقوام و اقلیت های دینی در جهت دفاع از میهن اسلامی است. از یک منظر اقوام مختلف ایران را نمی توان اقلیت نامید، چرا که ایرانیان همواره از اقوام گوناگونی تشکیل یافتهاند و لذا اقوام فارس و آذری و کرد و بلوچ همگی ریشه ای ایرانی دارند. اما اقلیت های دینی یعنی معتقدان به ادیان شناخته شده در قانون اساسی به اعتبار دلبستگی به میهن دوشاودش هموطنان مسلمان خود اعم از شیعه و سنی در صحنههای دفاع از عزت ایران تاریخ سازی کردند. نوشتار حاضر مروری دارد بر نقش این حماسه سازان دفاع مقدس که خود تجلی اتحاد و همدلی است. بی گمان بازخوانی این برهه از تاریخ تابناک میهن در جهت حرکت و نگه داشت پیوندهای ملی و دینی برای عبور از بحران های نوظهور نیز کارآمد است. از این رو، اگرچه هویت دینی و اسلامی به عنوان مبنای هویت ایرانی پذیرفته شد و گسترش یافت، امّا ابعاد دیگر هویت ایرانی همچون حس میهن دوستی، علاقه به آداب و سنن ایران و ... همچنان همراه هویت جامعة ایران حفظ شدند که تجلی آن را می توان در احساسات میهنپرستانه و ملّیگرایانه در زمان جنگ تحمیلی و حضور یکپارچة اقوام ایرانی در دفاع از کشور مشاهده کرد. در دوران دفاع مقدس، شاهد اوج همبستگی و وحدت ملّی مبتنی بر نظام ارگانیک و اندام وار درون جامعة ایرانی بودیم .[3]
بحث مفهومی
وحدت به معنای یکی شدن و یکی بودنو رهایی از کثرت است. در وحدت دوگانگی منتفی می شود، اما اتحاد یکپارچگی و انسجام با وجود چندگانگی است. فرهنگ لغت المنجد وحدت را "تنهایی" ، یکتایی و یگانگی ترجمه کرده است، اما اتحاد راسازش و موافقت و اشتراک و اتفاق و پیوستگی نامیده است.[4] در تحقیق حاضر اتحاد ملی یعنی همبستگی در عین چند گانگی مد نظر است.
ملّت به مجموعهای از مردم گفته میشود که از نظر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... مشترکاتی دارند و از نظر جغرافیایی مکان مشخصی را اشغال کردهاند و میتوان بر روی نقشه جغرافیایی از آنها به عنوان یک ملت با جنبهها و هویتهای مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و... یاد کرد.
اتحاد ملی همسویی و اشتراک نظر روابط مستحکم میان اعضای تشکیل دهنده ملت و نیز، میان ملت و حاکمیت است. این احساس مشترک به مسئولیت متقابل اعضای تشکیل دهنده آن بر سر اصول و قواعد پذیرفته شده منجر می شود. منظور از اتحاد ملی، هماهنگی میان اجزای تشکیل دهنده کل نظام اجتماعی است. در جوامع سنتی پیوند های گوناگونی از قبیله تا مذهب و حکومت موجب همبستگی جامعه می شد. اما در عصر جدید، نوسازی و تحولات صنعتی، میان اجزای متجانس و همبسته قدیم ناهماهنگی به وجود آورده است .لذا از بُعد جامعهشناختی نیز میتوان از عاملهای مثبت و ایجابی همچون مذهب و دین، سرزمین، زبان، فرهنگ و آداب و سنن، نژاد و دشمن مشترک، نام برد که وجودشان همگرایی و اتحاد ملی را سبب میشوند و با تقویت اینها میتوان به اتحاد ملی کمک نمود. کشوری که دچار بحران یکپارچگی باشد هیچ گاه نخواهد توانست راه رشد، تعالی و سعادت و کمال خود را طی کند؛ چرا که قومیتهای مختلف درون جامعه هر کدام خود را تافتهای جدا بافته از کل احساس نموده و به یک هویت جامعی که کل کشور و قلمروهای سرزمینی آن را در بر میگیرد، باور ندارند. بنابراین چنین جامعهای دایماً درگیر مسایل داخلی خود خواهد بود و انرژی و سرمایههای مادی و معنوی آن در مسیر رشد، شکوفایی و بالندگی هزینه نخواهد شد.
واژه همنشین اتحاد، وفاق است. برخی میان وفاق سیاسی و انقلابی به تمایز قائل شدهاند: اجمالاً وفاق سیاسی؛ یعنی تعریف آگاهانه از حدود اختلافات و اتفاق نظرها. وفاق سیاسی، اصطلاحی است که بیشتر در مقابل وفاق انقلابی به کار میرود. وفاق انقلابی، وفاقی است غیر ارادی و غیر عقلانی که معمولاً در شرایط انقلابی رخ میدهد و ممکن است در شرایط پسا انقلابی به وفاق سیاسی بینجامد یا نینجامد. وفاق انقلابی بدین مفهوم است که بخشهایی از جامعه بنا به دلایلی گرد هم میآیند و در امر سرنگونی رژیم پیشین مشارکت میجویند. این مشارکت، که امری احساسی و غیر ارادی است، بیشتر برخاسته از خصایص زیباشناختی آرمانهای یک انقلاب است. معمولاً آرمانها و ایدئولوژی در هر انقلابی، مجمل، کلّی و مبهماند و در شورشهای خیابانی و اعتراضات عمومی در همان سطح باقی میمانند. این ویژگی، علاوه بر اینکه به آرمانهای هر انقلابی، جذابیت و زیبایی خاصی میبخشد، عملاً خود انقلاب را نیز به رخدادی عاشقانه تأویل میبرد و آن را در نسبتی عاطفی با نیروهای انقلابی قرار میدهد. و این چیزی است که روزا لوکزامبورک گفته است: «در فضای انقلابها، همواره اشتقاقها تبدیل به وفاق ملّی میشود؛ یعنی طبیعت هر انقلابی، اقتضا میکند که شقاق و پراکندگی جای خود را به وفاق و همدلی بسپارد.»[5] چنین وضعیتی در انقلاب اسلامی به نحو بی سابقه ای بروز یافت به طوری که میشل فوکو در بازدید از تظاهرات مردم تهران آنرا تجلی روح مطلق جمعی و ایران را روح دنیای بدون روح نامید. این وضعیت در دفاع مقدس نیز موفقیت خود را نشان داد.
اقلیت دینی گروهی اندک از مردم یک کشور یا یک شهر که پیرو دین یا کیش مخالف عامه مردم آن شهر یا کشور باشند، تعریف شده است. ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی تنها اقلیتهای دینی شناخته میشوند که در حدود قانون در انجام مراسم دینی خود آزادند و در احوال شخصی تعلیمات دینی بر طبق آیین خود عمل میکنند. (قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل سیزدهم) پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، اقلیت های دینی همگام با عامه مردم در حفظ و حراست دستاوردهای انقلاب اسلامی کوشش نمودند.
دستیابی به اتحاد ملی و تجلی آن، به آگاهی از هویت ملی و شناخت آن بستگی دارد. با این همه هویت ملی ایرانی با وجود برخورداری از یک هسته محوری شکل گیرنده و نظام دهنده، امری شناور است و در طول زمان دچار چالش شده و به بازسازی و بهینه سازی و روز آمدی نیازمند است. [6]
اتحاد ملی و تحقق آن دارای پیش شرط ها و مقدماتی است که بدون وجود آنها رسیدن به این هدف ناممکن می نماید. این پیش شرط ها هم جنبه مادی و هم معنوی دارد. شرایط مادی یا عینی اتحاد ملی معمولا به وجود عوامل و پدیدههایی چون جمعیت، اقتصاد، فشار و تهدید خارجی و منابع یا ثروت ملی و امکانات مشارکت اقتصادی و سیاسی در زندگی جامعه و بهره بری از منابع و ثروت ملی بستگی دارد. شرایط و عوامل ذهنی یا معنوی نیز به پدیدههایی چون اراده ملی ، برخورداری از بنیادهای فرهنگی و تاریخی مشترک و احساس نزدیکی و همبستگی مبتنی بر خویشاوندیهای کلان فرامحلی و فراقومی وابسته است. مجموعه همین عوامل ذهنی یا معنوی است که احساس هویت را شکل داده و در یک گستره کلان تر" هویت ملی " و احساس برخورداری، آگاهی از آن را بوجود میآورد.[7]
اتحاد برای دفاع از میهن
مروری بر وضعیت حاکم بر دفاع مقدس و ترکیب جمعیتی رزمندگان اسلام از قومیت ها و مذاهب مختلف گویای آن است که بعداز انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، دفاع مقدس نیز تجلی همبستگی و تقویت هویت ملی ایرانیان بوده است. حتی میزان اعتماد سیاسی مردم به مسئولان در این دوران به نحو شگفت انگیزی بالا بوده است. از جمله نمادهای تقویت هویت و اتحاد ملی حضور اقلیت های دینی و اقوام مختلف در دفاع مقدس است. واقعیت آن است که در جنگ تحمیلی مسائل فرعی کنار گذاشته شد و تمامی اقوام و مذاهب اعم از مسیحی و مسلمان یکپارچه به میدان آمدند و همین اتحاد باعث به سرانجام رسیدن دفاع مقدس شد.
موقعیت اقوام ایرانی در حال حاضر چنین است؛ بعداز فارس ها که بزرگترین گروه جمعیتی ایران البته باگویش های مختلف هستند، قوم آذری، بزرگترین قوم در ترکیب ملّی ایران است. این قوم عمدتاً در بخش شمال غربی ایران، در استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی،اردبیل، زنجان و قزوین استقرار داشته و ادامۀ آن به استان همدان و غرب گیلان گسترش یافته است. کردها، پس از فارس ها و آذریها، سومین گروه از ملّت ایران به شمار میآیند. این قوم در حال حاضر در غرب کشور در استانهای کردستان، جنوب آذربایجان غربی و بخش هایی از استانهای کرمانشاهان و ایلام مستقر هستند. این ناحیه بخشی از منطقۀ کرد نشین، مشتمل بر نواحی شمال عراق، جنوب شرقی ترکیه و شمال شرقی سوریه است. دستجاتی از این قوم در شمال خراسان و گروهی نیز در کشور ارمنستان به صورت اقلیت قومی به سر میبرند. قوم عرب، قلمرو اصلی قوم عرب استان خوزستان واقع در جنوب غربی ایران است. قوم بلوچ، در ناحیۀ جغرافیایی مشتمل بر جنوب شرقی ایران (منطقه بلوچستان)، جنوب غربی افغانستان و غرب پاکستان مستقر است. از نظر مذهبی اقلیت بلوچ ایران، اهل سنت هستند و از این جهت نیز، با بلوچها و قلمرو اهل سنت پاکستان شبه قارۀ هند مجانست و با بخش مرکزی ایران تفاوت دارند[8]. میتوان گفت میان جمعیت اقوام ایرانی و تعداد شهدای جنگ تحمیلی[9] نیز رابطه مستقیم وجود دارد، به این معنا که با توجه به میزان جمعیت مناطق متشکل از اقوام ایرانی به جز فارس، تعداد شهدا و ایثارگران رابطه مستقیم وجود دارد. این بدین معناست که اقوام ایرانی همگام با هم در دفاع از میهن اسلامی نقش آفرین بودهاند.
دفاع مقدس و اقلیت های دینی
یکی از علل دلبستگی های اقلیت های دینی به انقلاب و دفاع مقدس احساس آرامشی بود که از تضمین حقوق آنان از جانب نظام جمهوری اسلام در آنان پدید آمد. امام خمینی(ره) در مصاحبه های اول انقلاب، درخصوص موضع اسلام در قبال اقلیت ها می فرمودند: «مطمئن باشند که رفتار اسلام با اقلیت ها، انسانی و عادلانه است. همة اقلیت ها مطمئن باشند که اسلام با اقلیت ها به طور انسانی، به طور عادلانه رفتار کرده است و همه در رفاه هستند و اینها مثل سایر اقلیت ها، جرئی از ملّت هستند و ما و آنها هم در این مملکت زندگی میکنیم.[10]
همچنین امام خمینی (ره( در جمع گروهی از هموطنان ارمنی، کلیمی، آشوری و زرتشتی اعلام داشتند: «ما همه تحت پرچم توحید هستیم. تا با هم مجتمع نباشیم، نمی توانیم در مقابل کفر مقاومت کنیم. همة ما تحت لوای توحید مجتمع هستیم. ایران مال همه است و توحید مذهب همه است و مبدأ و معاد ایدة همه است و ما این مشترکات را داریم و ملت واحده هستیم و لازم است که در مسائل ایران همه در صحنه باشیم.» [11]
اقلیتهای دینی همان گونه که در پیروزی انقلاب اسلامی نقش ایفا کردند، در هشت سال جنگ تحمیلی نیز خود را جدا از سایر هموطنان خود ندانسته و همپای آنان عازم جبهههای جنگ شدند. برابر آمار موجود، شهدای اقلیتهای دینی شامل هشتاد و هشت نفر مسیحی؛ شانزده نفر کلیمی؛ و نه نفر زرتشتی بودند.[12] ارامنه ایران با تقدیم 200 شهید، جانباز و مفقودالاثر بالاترین آمار شهدا و جانبازان را در میان اقلیت های دینی داراست. بنا به نقلی دیگر، حضور رزمندگانی از میان جوانان اقلیتهای دینی از ابتدا تا پایان جنگ استمرار داشت، به طوری که تنها ارامنه 74 شهید و مفقودالاثر، 35 آزاده و 105 جانباز تقدیم تمامیت ارضی کشور کردند. مدارس اقلیتهای دینی محل مناسبی برای جمع آوری کالاهای اهدایی خانواده های آنها در دوران جنگ بود و این خانواده ها با شور و شوق، دارایی و توان خود را در طبق اخلاص گذاشته و به رزمندگان اهدا می کردند. همچنین ستادهای کمک رسانی توسط شورای خلیفه گری در شهرهای تبریز، اصفهان، تهران و ارومیه تشکیل شده بود و این ستادها کمکهای ارامنه به جبهههای جنگ را جمع آوری میکرد. علاوه براین، درجنگ تحمیلی بیمارستانهای صحرایی در جبهههای جنگ نیز توسط رزمندگان ارامنه برپا می شد.
جنگ تحمیلی و ارامنه
جمعیت ارمنی ایران خود را ایرانی- ارمنی میدانند و همواره در دوران مختلف تاریخی با جانفشانیهای خود در دفاع از سرزمین ایران، وفاداری خود را اثبات کردهاند. در واقع، آنها خود را بخشی از جامعه ملی ایران میدانند.[13] همان طور که در مطالب بالا ذکر شد، ارامنه در جنگ تحمیلی هرگز ساکت نمانده بلکه همپای دیگر هموطنان در میدانهای جنگ حاضر شدند. در این راه نیز بیشترین شهدا و ایثارگران را تقدیم میهن خود کردند.
وحدت بین تمام ملت ایران، رهبری امام راحل و ایمان عمیق مردم رمز پیروزی در هشت سال جنگ است که دفاع جانانه قومیت های مختلف از ایران اسلامی در هشت سال دفاع مقدس، حیرت جهانیان را برانگیخت و آنها با مشاهده این همدلی به این حقیقت و باور رسیدند که هرگز نخواهند توانست میان قومیتها تفرقه ایجاد کرده و آنها را مقابل هم قرار دهند.[14]
از جمله آثار منتشر شده برای معرفی خدمات ارامنه درجنگ تحمیلی کتاب "جنگ تحمیلی هشت ساله و ارامنه ایران"[15] است. این کتاب که با هدف نشان دادن انسجام یکپارچه ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس تألیف شده، حضور ارامنه را در سالهای جنگ تحمیلی و دفاع از ایران کارساز دانسته است. اسقف اعظم سبوه سرکیسیان در مقدمه این کتاب مینویسد: «ارامنه ایران پس از انقلاب اسلامی بر خلاف دشواریهای گوناگون و فراوانی که پدیدار گشت و همچنین سوءتفاهمها و بحرانهای موضعی که به سبب عدم آگاهی رهبران جدید کشور از امور داخلی، ساختار و وضع حقوقی ارامنه به وجود آمد، در سراسر 8 سال جنگ تحمیلی در انجام وظایف شهروندی خود سستی به خود راه ندادند و با آگاهی کامل از وظایف خود با زیباترین نمونههای میهن پرستی، جانفشانی، ایثار و فداکاری، حلقه زرین دیگری بر رشته زرین تاریخ ارامنه ایران افزودند. خلیفه گری ارامنه به رهبری شادروان اسقف اعظم آرداک مانوکیان، خلیفه وقت ارامنه تهران از نخستین روز جنگ چونان تنی واحد در کنار حکومت جمهوری اسلامی و ملت ایران ایستاد و جمله توش و توان و امکانات خویش را در راه دفاع از آزادی و تمامیت ارضی کشور به کار گرفت.»[16]
نتیجه گیری
هدف این نوشتار نقش اقلیت های دینی و اقوام ایرانی در دفاع مقدس به منزله تجلی اتحاد ملی بود. بررسی های موجود نشان میدهد اقلیت های دینی و اقوام مختلف ایرانی نقشی هماهنگ در دفاع مقدس در حفاظت از کشور و نظام اسلامی داشتهاند. اگرچه اقوام ایرانی هر یک بخشی از پیکره ایران را تشکیل می دهند و نمی توان گسل های مصنوعی میان اقوام را تاریخی دانست، ولی کوشش دشمنان انقلاب و نظام اسلامی همواره بر واقعی جلوه دادن این گسل ها و تعمیق و تشدید آنها بوده است. جنگ تحمیلی به منزله عرصه پیوند و اتحاد اقوام ایرانی در دفاع از میهن اسلامی تجربه ارزشمندی است که در عصر کنونی نیز قابل بهره برداری است. وجود برخی زمینهها در جامعه اقلیت های دینی در کشور نقش مهمی در پیشرفت و رشد کشور دارد. بنابراین، پایداری فراگیری اجتماع ملی در جامعه ایران از یک سو به مناسبات دولت ملی با اقلیتهای دینی مذهبی کشور و از سوی دیگر به کم و کیف روابط ادیان و مذاهب با یکدیگر متکی است. اتحاد و انسجام ملی برای پایدار ماندن اجتماع یک نیاز و ضرورت اساسی است که همواره باید مورد توجه جدی قرار گیرد. بدیهی است به میزانی که تنوع قومی و مذهبی در جامعه بیشتر باشد، مسائل اجتماعی پیچیده تر و حل آنها با دشواری های بیشتری همراه است، و یکی از دغدغه های اساسی در چنین جوامعی دستیابی به وحدت و یکپارچگی ملی است. تجربه 8 سال دفاع مقدس و دفاع همگام ایرانیان از اقوام و آیینهای مختلف نشاندهنده امکان باز آفرینی و تداوم اتحاد ملی در رسیدن به دیگر اهداف و در دورههای پسا جنگ می باشد.
پژوهش خبری// گروه سیاسی
-[1] اسماعیلی، محمد، بررسی نقش تنوع مذهب و قومیت ها در امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مطالعه موردی قومیتهای غرب ایران با تاکید بر اقوام ترک و کرد، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار - دانشکده ادبیات و علوم انسانی، 1390 .
[2] - کاظم یتاری، تقی، تأثیر زمینه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی بر همگرایی پیروان ادیان مختلف در ایران(مطالعه موردی ارمنیها)، فصلنامه علمی- پژوهشی آفاق امنیت، سال چهارم، ش 12،پاییز 1390.
1- منصور نژاد، بررسی ریشه های همگرایی بین اهل کتاب با سایر ایرانیان در دفاع مقدس، فصلنامة مطالعات ملّی، ش پیاپی 11 ، سال ششم ، صص 101-93
1- فراتی، عبدالوهاب، نقطهگرههای مثبت و منفی در اتحاد ملّی، ماهنامه زمانه، ش 64 ، 10/ 04/ 1387، به نقل از وبگاه باشگاه اندیشه.
[6]- احمدی، حمید، اتحاد ملی،هویت ملی و ضرورت بازسازی آن در ایران، مجموعه مقالات همایش اتحاد ملی راهبردها و سیاستها، تهران، مجمع تشخیص مصلحت نظام، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، 1386، ص25.
[7]- همان، ص27.
1- آرمند فرشاد پی سوره، فاطمه، بررسی تعامل و همبستگی اقوام ایرانی در گفتمان اتحاد ملی، ماهنامه پژوهش ملل، فروردین 1395، به نقل از: http://www.ensani.ir/fa/content/352551/default.aspx
[12]- http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5211/7602/95062
- [13]کاظم یتاری، تقی، تأثیر زمینه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی بر همگرایی پیروان ادیان مختلف در ایران(مطالعه موردی ارمنی ها)، پیشین.
[14] - ایرنا (خبرگزاری جمهوری اسلامی)، 6/7/1395.
4- اسکندریان، اسکندر، شاه نظریان، نورهایر، جنگ تحمیلی 8 ساله و ارامنه ایران به تازگی،ترجمه به فارسی گارون سارکسیان، تهران، بنیاد انتشاراتی خلیفهگری ارامنه تهران.
[16]- همان.
این قوم رسمی کجا نوشته شده؟
در ضمن چرا ننوشتید قوم لر؟
قوم لر این همه شهید به این کشور تقدیم کرده
و برای نمونه خود حاج قاسم سلیمانی اصالتی لر داشت
لطفا این مطلب را اصلاح نماید
و اگر مطلب صحیح است کجا نوشته شده ایران ۶ قوم رسمی دارد؟