آیا امریکا، عربستان را به رویارویی مستقیم با ایران سوق می دهد؟

پنجشنبه گذشته نیکی هیلی نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد در یک پایگاه نظامی از بقایای یک موشک پرده برداری کرد که مدعی بود از یمن به سوی ریاض پایتخت عربستان شلیک شده و نشان گروه صنعتی شهید باقری روی آن نقش بسته است.  نیکی هیلی، ایران را به بی‌ثبات‌سازی خاورمیانه متهم کرد و گفت این شواهد انکارناپذیر نشان دهنده نقض تعهدات بین‌المللی ایران است.
تردیدی نیست که کمیته های مردمی و ارتش یمن در برابر حملات روزانه هوایی و موشکی و زمینی ائتلاف سعودی به یمن، بر اساس اصل دفاع مشروع حق دارند به تناسب حملات مسلحانه موشکی، هوایی و زمینی انتلاف سعودی از خود به فوریت واکنش مسلحانه نشان دهند چرا که دفاع مشروع جزء جدایی ناپذیر هر نظام حقوقی می‌باشد که اعمال آن خارج از هر گونه صلاحیت قراردادی قابل پذیرش است و سلب دفاع از هیچ ملت ستمدیده‌ای قابل قبول نبوده و در حقیقت به مفهوم سلب حق موجودیت ملت‌ها می‌باشد و حتی حق دفاع مشروع با اصل سنتی جنگ عادلانه درهم آمیخته است و استفاده از زور را برای مقابله با تجاوز و اعاده نظم موجه می‌سازد.
با این حال هیات حاکمه امریکا پس از دفاع  موشکی انصارالله در برابر حملات ائتلاف سعودی به صنعا، نه تنها این حق مسلم را نادیده می گیرد بلکه  با منحرف کردن افکار عمومی به این سوژه ادعایی که موشک های شلیک شده به ریاض ایرانی بوده است سعی می کند اصل  دفاع مشروع  از کمیته های مردمی وارتش یمن سلب شود.
از سویی بر اساس همین اصل، ارتش وکمیته های مردمی یمن این حق را دارد که برای دفاع از حق موجودیت ملت یمن به تناسب حملات ائتلاف سعودی برای خود ابزار دفاعی را تهیه نماید و اینکه این ابزار دفاعی ساخت کدام کشور باشد یا از کجا تهیه شود جای بحث ندارد اما با این حال سناریوسازی نیکی هیلی به قدری کودکانه و مشمئزکننده است که هر مخاطب بی طرفی را به  این اندیشه وا می دارد که آیا مقام های امریکایی افکار عمومی را نادان و بی اطلاع  تصور کرده اند؟ آن هم در حالیکه در بمباران اطلاعات هیچ چیزی پنهان نمی ماند.
سوال اینجاست به فرض نادیده گرفتن اصل دفاع مشروع، اگر به فرض که موشک شلیک شده به سوی ریاض ایرانی بوده، این موشک با وجود محاصره زمینی ، هوایی ودریایی یمن از کدام مسیر به حوثی ها رسیده است؟ مگر نه اینکه در ابتدای تجاوز نظامی ائتلاف سعودی به یمن، یک کشتی حامل کمک های انساندوستانه ایران به یمنی ها با تیراندازی کشتی های جنگی ائتلاف متجاوز مجبور شد مسیر خود به بندر حدیده را تغییر دهد و به جیبوتی برود و کمک های انساندوستانه تحویل دفتر سامان ملل شود.
دوم اینکه ادعا می شود که نشان گروه صنعتی شهید باقری بر روی موشک بیانگر ایرانی بودن آن است؛ سوال اینجاست به فرض نبود محاصره یمن، اگر قرار بود ایران به حوثی ها موشک بدهد چه ضرورتی داشت که نشان گروه صنعتی شهید باقری را روی آن هک نماید؟  
سوم اینکه به فرض  نشان روی قطعات آهنی به نمایش درآمده واقعی باشد این سوال مطرح است که آیا با توجه به سناریوسازی امریکا علیه ایران، آیا این قطعات از موشک های شلیک شده ا ز سوی ایران به سوی مواضع داعش در سوریه نبوده است که به امریکا منتقل شده تا در چنین نمایش مضحکی  از آن استفاده شود؟
اما سوال دیگر این است که امریکا با چنین نمایشی به دنبال چه هدف یا اهدافی است؟ آیا جناح صهیونیستی حاکم با استفاده از حماقت و نپختگی مقام های سعودی به دنبال وارد کردن آنها به جنگ دیگری در منطقه نیست؟
امریکایی ها با تجربه دو لشکرکشی به افغانستان و عراق به خوبی می دانند که قادر به جنگ با ایران نیستند و ضرورتی نیز برای آن نمی بینند چنانچه  جیمز متیس وزیر دفاع امریکا پس از سناریوسازی هیلی اقدام نظامی علیه ایران را رد کرد. رژیم صهیونیستی نیز با تجربه جنگ 33، علی رغم لفاظی هایش هرگز حاضر نخواهد شد وارد نبردی شود که موجودیت آن را با تهدید روبرو می سازد. بنابر این تنها راه باقی مانده برای جناح راستگرای حاکم بر امریکا و رژیم صهیونیستی تسلیح عربستان و تحریک آن به وارد کردن جنگ است. چه بسا در ورای این سناریوسازی صهیونیستی،  به سعودی ها وعده هایی نیز داده شده باشد و حتی این امکان وجود دارد که رژیم صهیونیستی به سعودی ها این طرح را داده باشد که در صورت ورود به جنگ با ایران می توان با انهدام کعبه و حرم رسول اکرم (ص)در مدینه منوره و انداختن  آن به دوش ایران، پشتیبانی جهان اسلام را هم به دست آورد. 
بررسی گزاره ها و تبلیغات رسانه های صهیونیستی و امریکایی نیز بر تحریک مقام های سعودی علیه ایران دلالت دارد بطوریکه شبکه تلویزیونی ان بی سی نیوز روز چهار شنبه پس از شلیک موشک به سوی ریاض، با این ادعا که شلیک این راکت تازه ترین نمونه از تنش میان دو قدرت منطقه یعنی عربستان سعودی و ایران است افزود عربستان سعودی و آمریکا ایران را در حملات راکتی مانند حمله روز سه شنبه مسئول می دانند.
این شبکه در ادامه افزود  گرچه جنگ میان ایران و عربستان به نفع هیچ یک از دو طرف نیست اما وقوع آن غیر ممکن نیست زیرا هیچ یک حاضر به عقب نشینی از مواضع شان نیستند.
در همین حال اخیرا یک فیلم کارتونی ساخته شده که احتمالا طراح وسازندگان آن شرکت های انیمیشن سازی رژیم صهیونیستی هستند که نشان می دهد یک ناو جنگی سعودی قایق های ایرانی را که به آن نزدیک می شوند غرق می کند، جنگنده های آن به هواپیماهای ایرانی در آسمان شلیک می کنند و تانک هایش با فریاد خوش آمدگویی مردم وارد تهران می شوند.
اگر چنین سناریویی در حال شکل گیری است بد نیست که سعودی ها بار دیگر تاریخ نه چندان دور را مطالعه ومورد بازبینی قرار دهند و سرنوشت صدام دیکتاتور معدوم عراق را بارها ببینند که با وجود کمک های تسلیحاتی و مالی غرب وشرق و از جمله کمک های سعودیها، حاکمان کویت وامارات و ... در شرایطی که جمهوری اسلامی تازه شکل گرفته بود و نهادهای نظامی و بسیج مردمی هنوز نسج نیافته بود به چه سرنوشتی دچار شد آن هم در حالیکه همین صدام کویت را در 24 ساعت اشغال کرد و اگر  اراده می کرد می توانست ظرف دو هفته ریاض را نیز به کنترل خود در آورد. 
به نظر می رسد هیات حاکمه سعودی احتمالا حداقل این فهم را داشته باشد که درک کند میان کارتون و تخیل با واقعیت تفاوت از زمین تا آسمان است؟ حالا اگر محمدبن سلمان ولیعهد عربستان با دیدن کارتون سوپرمن تصور می کند با بستن شنلی به گردن خود  و پریدن از بام می تواند پرواز کند مقصر خود اوست که فریب ترامپ را خورده است نه ایران.

-------------------------------
رضا محمدمراد