میثم ولایت، طالب شهادت

به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مرکز اصفهان؛ رهبر معظم انقلاب درباره شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی فرمودند:"این روحانی شهید که عضو دفتر نمایندگی حضرت امام(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود، تلاش و مجاهدتی بزرگ و دشوار را در میدان‌های نبرد بر عهده داشت و آن را به وجهی عاشقانه انجام می‌داد و شهادت، پاداش سعادتمندانه‌ای برای آن زندگی فرشته‌گونه بود. رحمت خدا بر او و بر همه‌ بندگان صالح خدا."

این روحانی شاخص همیشه می گفت: "من 30ماه در زندان، 30ماه در یاسوج، 30ماه در شیراز بودم و می دانم که 30ماه هم در جبهه هستم و باید بعد از آن، اجرم را از خدا بگیرم." همان طور هم شد و عبدالله میثمی که مسئولیت دفتر نمایندگی امام در قرارگاه خاتم الانبیاء را به عهده داشت، در سحرگاه نهم  بهمن سال1365، در عملیات کربلای 5، از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بعد از سه روز، در دوازدهم  بهمن، همزمان با سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به آرزوی دیرینه خود، ،شهادت رسید.

عبداله میثمی سال1334 در اصفهان متولد شد و چون تولدش مصادف با شب سالگرد ولادت حضرت امیر‌المؤمنین(ع) بود. پدرش برای نامگذاری او به قرآن تفأل کرده بود و نام او را بر مبنای آیه‌ی 32سوره‌ مریم، عبداله گذاشت.

عبداله میثمی ساده زیست و از هر گونه شهرتی به دور بود. کل اثاثیه شخصی او در یک چفیه جا می شد؛ البته به همراه چند جلد کتاب و لباس هایی اندک. دفتر کارش اتاق ساده ای بود موکت شده، بدون میز و صندلی. او هیچ گاه اتومبیل شخصی نداشت، حتی دولتی. در تمام عمرش از خود خانه ای نداشت و باهمسر و فرزندانش در اتاق کوچکی که توسط سپاه اجاره شده بود، زندگی می کرد و در جواب پدرش که به او می گوید:"بابا! یک منزل برای خودت تهیه کن، نمی شود که همیشه بی خانه باشی!" پاسخ می دهد: "خدا نکند من در دنیا خانه بسازم."

 نگاه روحانی شهيد ميثمي به انقلاب

در دوران انقلاب، عمده توجه و تلاش عبداله و دوستانش به پخش اعلامیه، کتاب و تبیین اهداف مبارزاتی و شخصیت حضرت امام خمینی (ره) و افشای خیانت‌های رژیم شاهنشاهی نسبت به اسلام و مسلمین معطوف شد و پس از چند سال تحصیل حوزوی و تبلیغ و ترویج احکام الهی، سال1353به همراه برادر شهیدش (حجت‌الاسلام رحمت‌اله میثمی) و چند تن دیگر از دوستانش، با مهاجرت به قم در مدرسه‌ی شهید حقانی سکنی کرد و به تعلیم و تربیت و تکمیل دروس دینی پرداخت.

وی که در شهر قم در کنار درس به مبارزه با رژیم نیز مشغول بود، با خیانت یکی از منافقان، تحت تعقیب قرار گرفت و به همراه چند طلبه‌ی دیگر در سال1354دستگیر و روانه‌ی زندان پهلوی شد.

در زندان با وجود آنکه شکنجه‌های فراوانی را تحمل کرد، ذره‌ای نرمش نشان نداد و با تجاربی که داشت محیط زندان را به کلاس درس تبدیل و در حالی که از محضر بعضی از روحانیون کسب فیض می‌کرد، به اتفاق سایر زندانیان هم‌بند به تحقیق و مطالعه‌ی علوم و معارف قرآن و نهج‌البلاغه می‌پرداخت.

سردار علي شمشيري، هم بند حجت الاسلام میثمی در زندان ستم شاهي که خود نیز فردی دست به قلم است می گوید: این روحانی مبارز،در زندان يا وقتش را به عبادت و مطالعه مي گذراند يا به ديگران درس مي دادند و آ نها را ارشاد مي كردند، طوري كه وقت آزاد نداشتند. رمز اين نوع كار كردن يك انگيزه خالص و الهي بود كه در آن قدم گذاشته بود..

شهید میثمی که سی ماه از عمر پرثمرش را در زندان ستم شاهی به سر برده(يك بخشي را در زندان قصر تهران و بخشي ديگر در زندان اصفهان) در این مدت تعالیم روح‌بخش قرآن را به زندانیان آموزش می‌داد و این حرکت‌ها در روحیه‌ی زندانیانی که تحت تأثیر گروهک‌های ملحد و منافق بودند، تأثیر بسزایی داشت.

در سال1357 به دنبال مبارزات قهرمانانه‌ی ملت رشید ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) از زندان آزاد شد و پس از رهایی، با روحیه‌ی انقلابی خود در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی از اهدای هر آنچه که در توان داشت، کوتاهی نکرد.

حجت الاسلام عبدالله میثمی که بعد از آزادی از زندان، با سابقه‌ی سیاسی قبلی خود می‌توانست در بسیاری از جاهای حساس کشور نیرویی کارآمد باشد، ولی گمنامی را برگزید و بدون نام و شهرت و آوازه، با هدف رشد و اعتلای اسلام، در هر نقطه از سرزمین اسلامی خالصانه خدمت کرد.

وی با پیروزی انقلاب اسلامی، به حوزه‌ی علمیه‌ی قم رفت. سپس در کنار دوست دیرینه‌اش روحانی شهید، مصطفی ردانی‌پور و برای یاری رساندن به این نهضت الهی، مدتی را در کردستان گذراند و از آنجا به دنبال تشکیل سپاه در یاسوج، به آن شهر عزیمت کرد،

حجت الاسلام میثمی در مدت حضور در استان کهگیلویه و بویراحمد سهم بزرگی در تأمین امنیت و ثبات این منطقه عشایری داشت و تلاش‌های فراوانی برای کمک و رسیدگی به مستمندان و خانواده‌ی شهدا به کار بست.

او علاوه بر خدمت در سپاه، در تشکیل بسیاری از نهاد‌های انقلاب اسلامی در این  استان نقش بارزی داشت و همواره مورد مشاوره‌ی مسؤولان استان قرار می‌گرفت.

حجت الاسلام عبداله میثمی پس از سی ماه خدمت و تلاش شبانه‌روزی در آن منطقه‌ی محروم، از سوی نماینده‌ی حضرت امام خمینی (ره) در سپاه، به عنوان مسئول دفتر نمایندگی حضرت امام (ره) در منطقه‌ی نهم (استان های فارس، بوشهر. کهگیلویه و بویراحمد) منصوب شد.

 میثم ولایت،طالب شهادت

از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، حجت الاسلام عبدالله میثمی که جنگ را یک نعمت بزرگ و یک سفره‌ی گسترده‌ی الهی می‌دانست و معتقد بود هرکس بیشتر بتواند در جنگ شرکت کند، از این سفره‌ی الهی بیشتر بهره برده است به همراه برادرش در مناطق عملیاتی حضور فعال داشت و یکی از برادرانش در مقابل دیدگان اوبه شهادت رسید.

این عالم وارسته و روحانی مبارز با درک تکلیف و شناخت زمان، خدمت در جبهه‌ها را بر همه چیز ترجیح داده بود.

وی به تأسی از حضرت امام خمینی(ره) معتقد بود که جنگ در رأس همه‌ امور است و بقیه‌ مسایل در مرحله‌ی بعد. بنابراین بسیار مشتاق بود که همیشه در جبهه بماند، تا اینکه از طرف حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین شهید محلاتی، نماینده‌ی حضرت امام(ره)در سپاه به مسئولیت نمایندگی امام در قرارگاه خاتم‌الانبیاء که قرارگاه مرکزی و هدایت کننده‌ تمامی نیروهای سپاه و بسیج و سایر نیروهای مردمی بود برگزیده شد.

شهید میثمی که با علاقه و عشق بی‌نظیر این سنگر را انتخاب کرده بود، در آن شرایط حساس در کنار فرماندهان و رزمندگان، توانست نقش مهمی را در انسجام نیروها و رشد معنویات در جبهه ایفا کند.

به گفته فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و از فرماندهان سال هاي دفاع مقدس، شهيد ميثمي يك عارف واقعي بود كه انقلابي بودن و عشق به شهادت سراپاي وجودش را فرا گرفته بود. معنويت بالا و انقلابي بودن همراه با اخلاق نيكو و حسنه كه ورد زبان همه فرماندهان در جبهه بود، از خصوصيات بارز اين شهيد به شمار مي رفت.

سردار سرلشكر پاسدار محمدعلي(عزيز) جعفري ادامه داد: شهيد ميثمي چون نماينده حضرت امام خميني(ره) در قرارگاه مركزي جنگ يعني خاتم الانبياء بود؛ دائما دنبال مي كرد كه در زمان عمليات ها كدام منطقه جنگ مشكل دارد و خود را بلافاصله به آن نقطه مي رساند و به سنگرهاي مختلف از فرماندهان گرفته تا يگان ها سر مي زد و روحيه و اميد مي داد و توصيه به صبر، استقامت و پايداري مي كرد و انصافا هم تأثير داشت.

این فرمانده سال های دفاع مقدس تأکید کرد: كار اين روحاني بزرگوار در جبهه ها نظير نداشت و خدا مي داند كه بعد از شهادتش چقدر جايشان در جبهه خالي بود.

تمام كساني كه ركن جنگ بودند نيز همين احساس را نسبت به حجت الاسلام میثمی داشتند. افرادي همانند سپهبد شهید صیاد شیرازی، سرداران رحیم صفوی و محسن رضايي مدعی بودند شهيد ميثمي بي نظير است.

سخن او همواره و بخصوص در خطوط مقدم نبرد و شب‌های عملیات الهام‌بخش رزمندگان و مسؤولان جنگ بود.

او حتی برای زیارت خانه‌ی خدا هم حاضر نبود، لحظه‌ای جبهه‌های نبرد حق علیه باطل را ترک کند، چرا که معتقد بود جبهه‌ اجر زیارت خانه‌ی خدا را هم دارد.

بصیرت و آگاهی او در شرایط سخت جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، گره‌گشا بود، اخلاص و تقوای او امید را در دل‌ها زنده می‌کرد و تبسمش یأس و نومیدی آنان را می‌زدود. او حقیقتاً در بسیاری از صحنه‌ها پیشتاز بود. دلسوزی، ایمان و علاقه‌اش به حضرت امام خمینی(ره) و انقلاب، او را پذیرای همه‌ی سختی‌ها کرده بود.

شهید میثمی همواره مسؤولیت عظیم فرماندهان و نیروهای رزمنده و امانت سنگین و بار مسؤولیت شهدا را یادآوری می‌کرد و می‌گفت: "خدا می‌داند اگر پیام شهدا و حماسه‌های آنها را به پشت جبهه منتقل نکنیم، گنهکاریم"

خداحافظ عبداله

سرانجام همان‌طور که در شب دوم عملیات بزرگ کربلای 5 ، حجت الاسلام میثمی  به دوستان همرزمش  گفته بود: "من در این عملیات اجر خودم را از خدا می‌گیرم."سحرگاه نهم بهمن سال1365 که برای رازو نیاز با خدا آماده می شد، در منطقه پنج ضلعی شلمچه، منطقه عملیاتی کربلای 5، از ناحیه‌ی سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و بعد از سه روز در دوازدهم  بهمن(مصادف با شب سالگرد شهادت حضرت زهرا (س) به دیدار معبود و مهمانی اولیای خدا شتافت و به آرزوی دیرینه‌ی خود نائل شد.

روز تشییع شهید حجت الاسلام عبداله میثمی، مسجد امام اصفهان از جمعیت پر شده بود. از یکی ازروحانیان، که از دوستان شهید میثمی بود، درخواست شد کمی سخنرانی کند. آن برادر روحانی نقل کرد: مانده بودم چطور شروع کنم. تفألی به قرآن زدم. وقتی قرآن را باز کردم، این آیه آمد: "قال انی عبداله اتانی الکتاب و جعلنی نبیا" آیه 32سوره مریم.

و این آیه، دقیقا همان آیه ای بود که وقتی به دنیا آمد، پدربزرگش با تفأل به قرآن، نام او را عبداله گذاشته بود.

شهيد حجت الاسلام عبداله میثمی سال1391به عنوان شهید شاخص روحاني سازمان بسيج مستضعفين انتخاب شد.

نگارنده: سیده پروین امامی