پخش زنده
امروز: -
وقتی اسفندماه آخرین روزهای خود را سپری می کند؛ به دلیل نزدیک شدن به آغاز بهار و حلول"عید نوروز" شور و شوق خاصی بین مردم برای شروع سال نو دیده می شود.
دارای فلسفه و زمینه خاصی است. در این بین از رسومی که در چهارمحال و بختیاری ضمیمه ی سنّت"چهارشنبه سورى" شده و عمرى پاینده مانده، یکی رسم "قاشق زنى" و دیگری "فال گوش ایستادن" است.این رسوم بنا به روایات متعدد در برهههاى زمانى ویژه اى متولّد شده اند.
چهارشنبه سوری در فرهنگ پارسی به عنوان مقدمه و پیش درآمد نوروز هم شناخته شده که همواره در طول تاریخ، قبل از فرا رسیدن سال نو بر پا می شده و هنوز هم بین اقوام ایرانی رواج دارد.
آتش نزد ایرانیان نماد روشنی، پاکی، طراوت، سازندگی، زندگی، و تندرستی است.
مردم چهارمحال و بختیاری هم طبق رسوم نیاکان خود با جمع آوری هیزم، برافروختن آتش و پریدن از روی آن ابیاتی مثل "سرخی تو از منو زردی من از تو" و "غم برو، شادی بیا، محنت برو، روزی بیا" بیان می کنند.
مردم مناطق عشایری چهارمحال و بختیاری هم با روشن کردن آتش و پریدن از روی آن سلامتی و رزق و روزی و پایان غم را طلب می کنند.
بختیاری ها هنگام پریدن از روی آتش این شعر را سه بار می خوانند:
"تش تش نوروز ایکنم؛ شادی هر روز ایکنم"
"سرخی تو سی مو، زردی مو سی تو"
"غم بره شادی بیا؛ محنت بره روزی بیا"
تعداد آتش ها را هم مانند سبزه ها فرد می گیرند و معتقدند کسی از روی آتش زوج بپرد؛ سال آینده چهارشنبه سوری نخواهد داشت.
در مناطق بختیاری نشین چهارمحال و بختیاری به چهارشنبه سوری "چهارشنبه سیری" یا "تش پرک" می گویند.
رییس بنیاد ایران شناسی چهارمحال و بختیاری می گوید: در ایران باستان آتش یکی از عناصر چهارگانه و نماد گرمی، روشنایی، پاکی و زندگی بوده و سرخی آتش هم از بین برنده بدی، زردی ها، بیماری ها و زشتی هاست.
عباس قنبری عدیوی می افزاید: در فرهنگ ایرانی ها زمستان که با روح خستگی و دلمردگی، همراه است با آتش گرما بخش بهار و
روشنایی آن به پایان می رسد.
وی می گوید: "سور" به معنای جشن است و چهارشنبه سوری یعنی جشن پایان سال که آخرین چهارشنبه سال با بر افروختن سه، هفت و یا 11 آتش کوچک، اول بزرگترها، بعد زنان و بعد هم کودکان به ترتیب از روی این آتش ها می پرند.
آقای قنبری می افزاید: مردم با این پریدن از روی آتش، جشن و سرور برپا می کنند و زشتی ها، ناپاکی ها، بیمارها و کارهای شیطانی را از خود دور می کنند. خاکستر آتش را هم یکی از دختران جوان به بیرون از خانه می برد و اهالی خانه درب منزل را به روی او می بستند که با این کار از او می خواستند که انشاءالله در سال جدید ازدواج کند.
یک محقق و پژوهشگر تاریخ در چهارمحال و بختیاری هم می گوید: چهارشنبه سوری جشن پاسداشت دور هم بودن هاست؛ اما از
زمانی که مواد آتش زای خطرناک وارد این آئین شد، این سنت از اصالت خود فاصله گرفت.
بابک زمانی پور می افزاید: در سال های اخیر جشن چهارشنبه سوری به یک پدیده سوء در جامعه تبدیل شده است که باید به اصالت آن و فرهنگ سازی در این خصوص بیش از پیش توجه شود.
وی با بیان این که چهارشنبه سوری یکی از سنت های پسندیده در خصوص صله رحم و دورهمی خانواده هاست می افزاید: این سنت به ما می گوید که در این شب باید در کنار خانواده به جشن بپردازیم، از سوی دیگر حضور در مکان های خطرناک ممکن است سلامتی و امنیت مردم و جوانان را به خطر اندازد.
محقق و پژوهشگر تاریخ به آثار درمانی آئین چهارشنبه سوری اشاره کرده و می گوید: آتش خاصیت گندزدایی و از بین بردن ناپاکی ها را دارد، از همین رو ایرانیان باستان سالی یک بار از روی آتش عبور می کردند تا آلودگی ها را از خود دور کنند.
زمانی پور می افزاید: سنت های پسندیده ای در آئین چهارشنبه سوری نهفته است که اگر از سوی افراد آگاه تبیین شود، این سنت به اصالت گذشته خود باز می گردد و از نفوذ ناهنجاری های اجتماعی در آن جلوگیری می شود.
"قاشق زنی"
رئیس بنیاد ایران شناسی چهارمحال و بختیاری می گوید: با غروب آفتاب و پایان یافتن مراسم آتش بازى و خواندن تصنیف "زردى من از تو، سرخى تو از من" ، وقتی کوچهها از وجود مردم خالى می شد و همه گرد کرسى و سفره خودشان مىنشستند؛ معمول اپسر بچّه ها تحت عنوان قاشق زنها، پوششى بر سر و صورت خود کشیده؛ به در خانه همسایگان و آشنایان رفته، دق الباب می کردند و در جواب پرسش صاحب خانه که از هویّت آنها سوال می نمود با قاشق بر پشت کاسه مسى مىکوبیدند.
در این هنگام نگاههای اهل خانواده روى غذاى میانه ی سفره دوخته مىشد و لقمه در گلوى صاحب سفره گره مىخورد و پایین نمىرفت؛ زیرا برخلاف رسم جوانمردی می دانستند که کسى پشت در خانه شان اعلام گرسنگى کند و به او کم محلی شود.
پیش از رسیدن اهل خانه، قاشق زن دستمالش را از زیر، بالا و لا به لای لنگه های در به داخل خانه مىفرستاد و بر این اساس پسر بزرگ خانه یا پدرکه به هواى اهداى خوراکى یا نقدینگى خود را پشت در خانه رسانیده بود با تکّه اى غذا، آجیل، شیرینى، پول و یا هر چیز دیگر که از دستش بر مىآمد در دستمال وى مىگذاشت؛ به هر تقدیر دلى را خرسند و خوشحال می کرد.
وقتى نیم لاى در بازتر مىشد و دستمال پرشده از خوراکى، قند، شیرینی یا پول در دستش قرار مىگرفت به سرعت از محل دور مىشد؛ زیرا تنها خواسته ی قاشق زن ها ناشناس ماندنشان بود.
یکى از دلایلى که براى پدید آمدن پدیده"قاشق زنى" عنوان شده، جلب کمک به فقرا و نیازمندان در قالب افراد ناشناس است.
در روزهاى نزدیک به "عیدنوروز" وقتی شهرها و روستاها بوى بهار به خودشان مىگرفتند مردم به خاطر جان سالم به در بردن از سختی های زمستان خرسند می شدند و خودشان را برای جشن و سرور آماده می کردند.
در این بین خیلىها که نیازمند بوده و چیزى براى گستراندن سفره های پر سرور نداشتند و معروف بودکه سالى یک بار پلو مىخورند و وسع خرید لباس نو را هم نداشتند براى یک دست تر شدن خوانهاى شب عیدشان، مراسم قاشق زنى به شکل خودجوش، راه می انداختند.
با این همه، گذشت روزگار باعث شد تا قاشق زنی از یادها برود و کم رنگ بشود و جشن چهارشنبه سورى هم جایش را به انجام مراسمی بدهدکه حوادث ناگواری را در پی داشته و هزینه های گزافی به همه تحمیل می نماید.
"فال گوش ایستادن "
روایت های مختلفی از اجرای مراسم فالگوش ایستادن گفته شده است؛ یکی از این روایت ها حاکی از این دارد که دخترانی که هنوز ازدواج نکرده بودند کلیدی را برداشته و به چهار راهی می رفتند آنگاه کلید را زیر پای خود قرار می دادند. در واقع هدف از این کار ایجاد گشایش در کارشان بود؛ چون چهار راه نماد گذرگاه و کلید نمادی از گشایش است.
روایت دیگری که در باب این مسئله گفته شده این گونه است که: افراد در کوچه ها و گذرها می ایستادند و به حرف های مردمی که گذر می کردند گوش می سپردند؛ بسته به نیتی که در دل داشتند از حرف مردم مفهوم موفقیت یا ناکامی را برداشت می کردند.
این رسم، آیین بسیار جذابی است که اگر چه دیگر کمتر اجرا می شود؛ اما همچنان در برخی از شهرهای استان چهارمحال و بختیاری هنوز پا بر جا است.
"کوزه شکنی"
رئیس بنیاد ایران شناسی چهارمحال و بختیاری می گوید : "کوزه شکنی" از دیگر مراسم شب چهارشنبه سوری است؛ به طوری که دختران و پسران بختیاری روی بلندیها و پشت بامها رفته و کوزهها و ظروف سفالین کهنه را به پایین انداخته و میشکنند.
آنها معتقدند که هر چه قضا و بلا داشتهاند با شکستن این کوزهها از بین میرود.