گزارش مکتوب؛
دوباره لبخند، دوباره زندگی
طلاق، پدیدهای که سایه شومش چند سالیست بر سر جامعه ما سنگینتر شده به طوری که در هر ساعت دهها خانواده ایرانی از هم میپاشد.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما از قم،این روزها از راهروهای دادگاههای خانواده خبرهای نگران کنندهای به گوش میرسد و در این میان قرار گرفتن قم به عنوان مذهبیترین شهر کشور در صدر جدول آمار طلاق در کشور توجه و تامل بیشتری میطلبد.
به گفته آقای مرادی مدیرکل ثبت احوال قم، این استان به نسبت جمعیت، بالاترین نرخ طلاق را در کشور دارد، به طوری که در سال۹۵ نرخ طلاق در استان قم ۲و۷۱صدم و میانگین نرخ طلاق در کل کشور ۲و۱۳صدم بوده و این رقم در سال۹۶ نیز تغییر چندانی نداشته است.
در این اوضاع و احوال، با گروهی آشنا شدم که کارشان وصل کردن است؛ گروهی که در دفتر کوچک و بدون امکاناتشان در خیابان آیت الله کاشانی، کارهای بزرگی انجام میدهند؛ موسسهای به نام سفیران انقلاب، با مدیریت حجت الاسلام توحیدی منش.
آقای توحیدی منش از همکاران پر تلاش و بدون ادعایش گفت که چطور برای کمتر شدن آسیبهای اجتماعی در شهرمان خالصانه تلاش میکنند.

از ابتدای کارشان تا کنون ۱۱۰۰خانواده را شناسایی کرده اند که به گفته خانم باباشاهی ۸۰درصد این خانواده ها، خانواده طلاق هستند.
وی مهمترین عامل طلاق در این خانوادهها را اعتیاد مرد خانواده اعلام کرد و گفت: پس از پاشیده شدن کانون این خانوادهها فرزندان آنها نیز در معرض آسیبهای فراوانی قرار گرفته اند.
خانم باباشاهی مهمترین بخش کار سفیران انقلاب را برای زمانی دانست که تلاش میکردند خانوادهها را متقاعد کنند تا دوباره به زندگی برگردند.
او گفت: گروه سفیران انقلاب از ۲۸طلبه خواهر و ۱۰طلبه برادر تشکیل شده که طلبههای برادر مسئولیت آموزش، مشاوره و مددکاری برای مردان خانوادههای آسیب پذیر را به عهده دارند و زنان این گروه با زنان خانواده در تماس اند.

به گفته آقای توحیدی منش یکی از ماموریتهای این گروه آن است که پس از شناسایی مردانی که به علت اعتیاد، خانه هایشان را ترک کرده اند، پیدا میکنند و با معرفی آنها به کمپهای ترک اعتیاد، آنها را بازپرورری کرده و با مشاورههای متوالی آنها را متقاعد میکنند که به زندگیشان برگردند.
طلبههای خواهر گروه سفیران انقلاب نیز با توانمندسازی زنان این خانوادهها و انجام مشاورههای پی در پی و برگزاری کلاسهای مهارت زندگی برای آنها، تلاش میکنند تا رنگ دیگری از زندگی را به این زنان دردمند و آسیب دیده نشان دهند.
قبل از رفتن به جشن، از خانم باباشاهی و آقای توحیدی منش خواستم تا به اتفاق به یکی از این خانوادهها سری بزنیم و از نزدیک شاهد تلاش این گروه باشیم.
آنها مرا با زنی صاحب دو فرزند آشنا کردند که به علت اعتیاد همسرش، سه سال پیش از او جدا شده بود و در پارکینگی استیجاری در یکی از منطقههای محروم شهر زندگی میکرد.
زنی حدود ۳۵ساله که مشکلات زندگی باعث شده بود سنش بیشتر از اینها به نظر برسد.
او میگفت: نزدیک ۸ماه است که با آقای توحیدی منش و تیمش آشنا شده و با کمک آنها در کلاسهای آموزش عروسک سازی ثبت نام کرده و توانسته به قول خودش آب باریکهای برای خود و فرزندانش داشته باشد.
او از شرایط سخت زندگی اش قبل و بعد از طلاق گفت و به اعتیاد همسرش اشاره کرد که باعث شده بود دیگر نتواند امور زندگی را بچرخاند.

اسمش طاهره بود و در پایان صحبت هایش به من گفت: خانم باباشاهی گفته با کمک موسسه سفیران انقلاب، همسرش توانسته اعتیادش را ترک کند که اگر واقعا اینگونه باشد حاضرم دوباره به زندگی با سعید برگردم.
با همسر سابق طاهره در پارک قرار گذاشتیم. به نظر سرحال میآمد، اما آثار اعتیاد همچنان در وجودش پیدا بود. دندانهای ریخته شده، چین و چروک صورت و کبودی لب هایش حکایت از سالها درگیری با مواد مخدر داشت.
سعید میگفت: ۱۷سال مصرف کننده مواد بود و در همه آن سالها چندین بار برای ترک تلاش کرده، اما موفق نبوده.
او با ادبیاتی حسرت گونه به گذشته اش اشاره کرد و گفت: بعد از طلاق وضعیتم بدتر شد و مجبور به کارتن خوابی شدم.
او ادامه داد: حدود ۶ماه پیش با آقای توحیدی منش آشنا شده و با کمک او و همکارانش به کمپ ترک اعتیاد معرفی میشود و همچنان تحت مراقبت و مشاوره این گروه است.
سعید میگفت: قرار شده است آقای توحیدی منش تا بهبودی کامل کنارش بماند و خودش در تلاش است تا کاری برایش دست و پا کند.
از اشتیاقش برای بازگشت به زندگی با همسر سابقش گفت و ادامه داد: اگر بتوانم و ذهن و جسمم را از اعتیاد رها کنم، تلاش میکنم خانواده ام را دوباره بسازم.
با شنیدن حرفهای این خانواده بیش از پیش مشتاق بودم تا به جشنی که قرار بود به مناسبت ازدواج رجوعی جمعی از خانوادههای درگیر برگزار شود بروم.
تلاشهایی که به ثمر نشست
جشن در سالن دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد، آن هم با حضور زنانی که برای بار دوم چادر سفید عروسی بر سر داشتند و امیدوارانه پا به این جشن گذاشته بودند.
آقای فتاح رئیس کمیته امداد کشور مهمان ویژه این مراسم بود و این حرکت را الگوی مناسبی برای مقابله با آسیبهای طلاق در جامعه دانست و گفت: میشود از تجربیات این گروه و مجموعه کمیته امداد امام خمینی قم برای سایر نقاط کشور نیز استفاده کرد.
آقای توحیدی منش هم با ابراز خوشحالی از به ثمر نشستن تلاش هایش گفت: در حال حاضر با ۴۶۵خانواده درگیر طلاق در حال گفتگو و مشاوره هستیم که از این تعداد ۱۳۰خانواده برای بازگشت به زندگی رضایت دادند که امروز توانستیم ۴۲زوج را به این مراسم دعوت کنیم.
با برخی از زوجهای حاضر در مراسم به گفتگو نشستم؛ سمیه، نام خانمی حدود ۴۰ساله بود که با لبخند به من گفت: سر پیری چادر سفید عروسی بر سر کردن هم خودش نوبریست!

میگفت: شکستگیهای صورتم که مرا در این سن پیرتر نشان میدهد، از گذشتهای سخت نشئت میگیرد چرا که بیش از ۶سال است که دو دختر و یک پسرم را با خون دل بزرگ کردم و با نداری ساخته ام. همسر او هم معتاد بوده و همین باعث گسست زندگیشان شده بود.
در تمام طول گفتگو لبخندی حاکی از امید بر لبش بود و میگفت: به من گفته اند همسرم ۸ماه است که پاک پاک است و سه ماهی میشود با هم در رفت و آمدیم و در حال حاضر با کمک کمیته امداد و مشاوران گروه سفیران انقلاب در یک کارخانه مشغول به کار است.
میگفت: از اینکه حلقه ازدواجم را دوباره به دست کردم بسیار خوشحالم و دلم میخواهد سایه همسرم بر سر زندگیم باشد به شرطی که دیگر سراغ اعتیاد نرود!
همین شرط او را با آقای توحیدی منش در میان گذاشتم و از او پرسیدم چه تضمینی وجود دارد که این زندگیهایی که شما دوباره به هم وصلشان کردید بار دیگر دچار لغزش نشوند؟ که او در پاسخ گفت: تیم ما تلاش میکند تا توانمند سازی کامل این خانوادهها در کنارشان باقی بماند و بعد از آن را دیگر باید به خدا توکل کنیم و از همه مردم و مسئولین بخواهیم برای کم شدن آمار آسیبهای اجتماعی در جامعه از هیچ کوششی فروگذار نکنیم.
وقتی آقای توحیدی منش از سهم تلاشش برای کم شدن دردهای جامعه گفت: یاد معنی " آتش به اختیار" افتادم و با خودم گفتم مگر نه اینکه " آتش به اختیار" یعنی هر کس، هر کجا، و هر قدر که میتواند تلاش کند تا دردی از دردهای جامعه کم کند؟!
محبوبه آقانوری – خبرگزاری صداوسیما - قم
سردبیر: جواد محمودی