حکایتی که همچنان باقیست

به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ شبی از شب‌های اولین ماه پاییز، محفلی به گرمای تابستان جنوب و مردانی از جنس حماسه و غرور.

رزمنده بسیجی، سپاهی و ارتشی اینجا کنار هم نشسته اند و سرتا پا گوش برای شنیدن حرف‌هایی که حال آدم را خوب می‌کند.
مجری این مجلس گرم و صمیمی خودش یک پا خاطره است.
شاعر چه زیبا گفته است: جنگ ما را لایق خود کرده بود جبهه ما را عاشق خود کرده بود.
روی شانه غیرت این مردانِ مرد کوله باری از خاطرات آن روز‌های پرشکوه به یادگار مانده است؛ روز‌هایی که دفاع از خاک وطن زن و مرد نمی‌شناخت.
بخشی از این خاطرات با همت رزمنده دیروز و نویسنده امروز کتاب شده است.
عقربه‌های ساعت به سرعت می‌گذرند؛ اما کسی خسته نیست.
قصه نخل‌های سر به دار، سینه‌های داغدار و دست‌های مانده بر سیم خاردار از یادمان نرفته است؛ قصه مردان مرگ آگاه که زندگی را آفریده اند و امنیت بخشیده اند یادمان نرفته است؛ خاطره‌ها امشب اینجا به پایان رسید، اما حکایت دلدادگی و شیدایی مردان سرزمین ما همچنان باقی است.