پخش زنده
امروز: -
روزنامه البناء:
ترس آمريکا از ائتلاف روسيه، چين، ايران، عراق و سوريه
روزنامه لبنانی البناء با اشاره به ترس و نگرانی آمریکا از ائتلاف روسیه، چین، ایران، عراق و سوریه نوشت فقط چنین ائتلافی قادر است امپراتوری آمریکا را با مشکل مواجه سازد
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، یکی از روزنامه های لبنانی با اشاره به ترس و نگرانی آمریکا از ائتلاف روسیه, چین, ایران, عراق و سوریه نوشت فقط چنین ائتلافی قادر است امپراتوری آمریکا را با مشکل مواجه سازد و از اینرو واشنگتن قصد دارد روسیه و چین را گرفتار تروریسم کند زیرا به خوبی می داند که قدرت نابودی کشورهایی در حد و اندازه چین و روسیه را ندارد و باید آنها را دچار فرسایش کند.
البناء نوشت: آمریکا به دنبال انتقال تروریست های القاعده و داعش به کشورهای اطراف چین و روسیه است تا از این طریق با قدرت یافتن کشورهای مذکور در جهان مقابله کند.
روزنامه لبنانی البناء در شماره امروز خود در اینترنت نوشت عقب رانده شدن تروریسم القاعده ای- داعشی از خلافت اسلامی که سه چهارم خاک عراق و سوریه را تحت کنترل داشت و تبدیل شدن آنها به گرگهای تنها (مهاجمان تک رو)، به معنای نابودی کامل آنها نیست. برخی قدرتهای بین المللی و منطقه ای در دهه اخیر شرایطی را فراهم کردند تا این تروریستها قدرتمند شوند و از آنها برای برهم ریختن کشورها و جوامع بهره برداری کردند و علت رها کردن آنها نیز شکست شان در میادین جنگ و ناتوانی این قدرتها از پشتیبانی کردن از این تروریستها بوده است.
این قدرتها اکنون در صدد بازیابی تروریستهای مذکور، اما نه از طریق استقرار یگان های نظامی خود بلکه از طریق باز کردن گذرگاههایی برای عبور تروریستها هستند. تروریستها تصور می کنند توانسته اند این گذرگاهها را برای خود باز کنند اما در واقع آنها به مناطق جدیدی فرستاده شده اند تا منافع غرب و آمریکا را تامین کنند. آنها در اماکن جدید با گروههای فکری افراطی دیگر ارتباط برقرار می کنند تا تشکیلات تازه ای به وجود بیاورند.
جنگ گروههای کردی و آمریکا با سازمان های تروریستی در شرق فرات تعمداً بیش از یکسال به طول انجامید تا هزاران تروریست این منطقه به تدریج به کشمیر و ارتفاعات بلوچستان واقع در مناطق مرزی پاکستان و ایران و غرب آذربایجان و تاجیکستان, ازبکستان, ترکمنستان و سریلانکا و افغانستان فرستاده شوند. برخی نیز به تازگي فاش کرده اند که تعدادی از این تروریستها به لیبی و سودان رفته اند. این مسئله نشان می دهد که آمریکا و اروپا به دنبال متشنج کردن اوضاع در آسیای میانه هستند تا روسیه و چین و هند را در معرض خطر قرار دهند.
شاید برخی ادعا کنند که تعداد تروریستهای حاضر در مشرق عربی به اندازه ای نبوده است که در همه این مناطق مستقر شوند اما پاسخ آنها این است که در مناطق جدید صدها گروه تکفیری و تندرو، از قبل فعالیت داشته اند و اساساً جنگ های تروریستی توسط آنها آغاز شده است. آیا نفوذ بن لادن را در آسیای میانه و افغانستان و روابطش را با طالبان فراموش کرده اید؟ طالبان همچنان در بسیاری از کشورهای این منطقه حضور و نفوذ دارد. هزاران فرد مسلحی که در سوریه و عراق مشغول جنگ بودند اتباع کشورهای آسیای میانه هستند و آمریکایی ها فرار آنها به کشورهای اصلی شان را تسهیل کردند. گروههای تندرو در این کشورها همچنان فعال هستند و دستگاههای اطلاعاتی غربی در میان آنها نفوذ کرده اند. آمریکا این مقدمات را فراهم کرده است تا روسیه و چین را گرفتار تروریسم کند زیرا به خوبی می داند که قدرت نابودی کشورهایی در حد و اندازه چین و روسیه را ندارد به همین علت باید آنها را دچار فرسایش کند.
اقدامات اخیر آمریکا در چارچوب بازنگری در ساختار آمریکای لاتین و آفریقا است. البته چین با کالاهای ارزان قیمت خود توانسته در بازارهای آفریقا نفوذ کند و روسیه نیز توانسته است در الجزایر, آنگولا, گینه, نیجریه و سودان و بسیاری دیگر از کشورهای آفریقای مرکزی و جنوب آفریقا پایگاههای مهمی تاسیس کند. این دو کشور با کشورهای آمریکای جنوبی نظیر ونزوئلا, کوبا, نیکاراگوئه, بولیوی, مکزیک, اروگوئه و پاراگوئه و کشورهای دیگر روابط خوبی برقرار کرده اند و قادرند با کشورهای دیگر نیز روابط دوستانه برقرار کنند زیرا دیگر برخلاف گذشته به دنبال روابط ایدئولوژیک شوروی سابق نیستند. آنها فقط به دنبال روابط راهبردی و اقتصادی اند.
آمریکايی ها اکنون احساس می کنند این دو رقیب در حال دستیابی به قدرت بین المللی هستند و در صورت موفقیت، در موازنه قدرت و تحت کنترل گرفتن ثروت های جهان تاثیر گذار خواهند بود به همین علت درگیری های بین المللی مجدداً بالا گرفته است و فقط قدرتهایی به پیروزی خواهند رسید که بتوانند ائتلافهایی نظیر ائتلاف روسیه, چین, ایران, عراق و سوریه به وجود آورند. فقط چنین ائتلافی قادر است امپراتوری آمریکا را با مشکل مواجه سازد.
روزنامه لبنانی البناء در شماره امروز خود در اینترنت نوشت عقب رانده شدن تروریسم القاعده ای- داعشی از خلافت اسلامی که سه چهارم خاک عراق و سوریه را تحت کنترل داشت و تبدیل شدن آنها به گرگهای تنها (مهاجمان تک رو)، به معنای نابودی کامل آنها نیست. برخی قدرتهای بین المللی و منطقه ای در دهه اخیر شرایطی را فراهم کردند تا این تروریستها قدرتمند شوند و از آنها برای برهم ریختن کشورها و جوامع بهره برداری کردند و علت رها کردن آنها نیز شکست شان در میادین جنگ و ناتوانی این قدرتها از پشتیبانی کردن از این تروریستها بوده است.
این قدرتها اکنون در صدد بازیابی تروریستهای مذکور، اما نه از طریق استقرار یگان های نظامی خود بلکه از طریق باز کردن گذرگاههایی برای عبور تروریستها هستند. تروریستها تصور می کنند توانسته اند این گذرگاهها را برای خود باز کنند اما در واقع آنها به مناطق جدیدی فرستاده شده اند تا منافع غرب و آمریکا را تامین کنند. آنها در اماکن جدید با گروههای فکری افراطی دیگر ارتباط برقرار می کنند تا تشکیلات تازه ای به وجود بیاورند.
جنگ گروههای کردی و آمریکا با سازمان های تروریستی در شرق فرات تعمداً بیش از یکسال به طول انجامید تا هزاران تروریست این منطقه به تدریج به کشمیر و ارتفاعات بلوچستان واقع در مناطق مرزی پاکستان و ایران و غرب آذربایجان و تاجیکستان, ازبکستان, ترکمنستان و سریلانکا و افغانستان فرستاده شوند. برخی نیز به تازگي فاش کرده اند که تعدادی از این تروریستها به لیبی و سودان رفته اند. این مسئله نشان می دهد که آمریکا و اروپا به دنبال متشنج کردن اوضاع در آسیای میانه هستند تا روسیه و چین و هند را در معرض خطر قرار دهند.
شاید برخی ادعا کنند که تعداد تروریستهای حاضر در مشرق عربی به اندازه ای نبوده است که در همه این مناطق مستقر شوند اما پاسخ آنها این است که در مناطق جدید صدها گروه تکفیری و تندرو، از قبل فعالیت داشته اند و اساساً جنگ های تروریستی توسط آنها آغاز شده است. آیا نفوذ بن لادن را در آسیای میانه و افغانستان و روابطش را با طالبان فراموش کرده اید؟ طالبان همچنان در بسیاری از کشورهای این منطقه حضور و نفوذ دارد. هزاران فرد مسلحی که در سوریه و عراق مشغول جنگ بودند اتباع کشورهای آسیای میانه هستند و آمریکایی ها فرار آنها به کشورهای اصلی شان را تسهیل کردند. گروههای تندرو در این کشورها همچنان فعال هستند و دستگاههای اطلاعاتی غربی در میان آنها نفوذ کرده اند. آمریکا این مقدمات را فراهم کرده است تا روسیه و چین را گرفتار تروریسم کند زیرا به خوبی می داند که قدرت نابودی کشورهایی در حد و اندازه چین و روسیه را ندارد به همین علت باید آنها را دچار فرسایش کند.
اقدامات اخیر آمریکا در چارچوب بازنگری در ساختار آمریکای لاتین و آفریقا است. البته چین با کالاهای ارزان قیمت خود توانسته در بازارهای آفریقا نفوذ کند و روسیه نیز توانسته است در الجزایر, آنگولا, گینه, نیجریه و سودان و بسیاری دیگر از کشورهای آفریقای مرکزی و جنوب آفریقا پایگاههای مهمی تاسیس کند. این دو کشور با کشورهای آمریکای جنوبی نظیر ونزوئلا, کوبا, نیکاراگوئه, بولیوی, مکزیک, اروگوئه و پاراگوئه و کشورهای دیگر روابط خوبی برقرار کرده اند و قادرند با کشورهای دیگر نیز روابط دوستانه برقرار کنند زیرا دیگر برخلاف گذشته به دنبال روابط ایدئولوژیک شوروی سابق نیستند. آنها فقط به دنبال روابط راهبردی و اقتصادی اند.
آمریکايی ها اکنون احساس می کنند این دو رقیب در حال دستیابی به قدرت بین المللی هستند و در صورت موفقیت، در موازنه قدرت و تحت کنترل گرفتن ثروت های جهان تاثیر گذار خواهند بود به همین علت درگیری های بین المللی مجدداً بالا گرفته است و فقط قدرتهایی به پیروزی خواهند رسید که بتوانند ائتلافهایی نظیر ائتلاف روسیه, چین, ایران, عراق و سوریه به وجود آورند. فقط چنین ائتلافی قادر است امپراتوری آمریکا را با مشکل مواجه سازد.
نظر شما