پخش زنده
امروز: -
دبیر مرکز رصد، پایش و مدیریت آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران گفت: از ابتدای امسال تاکنون هزار و ۵۷۹ کودک خیابانی تبعه خارجی به کشور خودشان بازگردانده شدند.
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما؛ برنامه گفتگوی ویژه خبری با موضوع ساماندهی و توانمندی سازی کودکان کار بر روی آنتن رفت. در این برنامه دکترحسن موسوی چلک، معاون سلامت اجتماعی سازمان بهزیستی، دکتر علی کاظمی، معاون وزیر دادگستری و دبیر مجمع ملی حقوق کودک، عبدالمجید رحمانی، دبیر مرکز رصد، پایش و مدیریت آسیبهای اجتماعی شهرداری تهران و احمد فاطمی، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس حضور داشتند.
سؤال: آقای دکتر موسوی چلک، به چه کودکی کودک کار میگوییم، آیا کودک کار با کودک خیابان متفاوت است و از چه سنی یا در چه رده سنی کودکان کار و خیابان قرار میگیرند؟
موسوی: ما در تعریف کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال را ملاک قرار دادهایم در تمام قوانین و دستورالعملهای ما این ملاک مورد پذیرش قرار گرفته است. در مورد کودکان کار براساس آخرین اصلاحیهای که در آئین نامه ماده ۶ قانون جوانان صورت گرفت، کودکان کار را تخصیص زدیم به اینکه کسانی که طبق قانون، کار میکنند، قانون کار، ۱۵ تا ۱۸ سال هستند و کودکان خیابانی کسانی هستند که این ویژگی را ندارند. گرچه ما علاقمند هستیم حتی کودکان خیابانی، کودکان کار در خیابان قلمداد کنیم که آن برچسب خیلی خیابانی به اینها نخورد.
سؤال: الان کودکانی که ما بعضاً بعضی از زمانها سر چهارراهها میدیدیم الان به فراخور زمان کمتر شده است، کودکان خیابان هستند؟
موسوی: ما به آنها کودکان کار در خیابان میگوییم. از این بابت که ما میخواهیم آن بعد اجتماعی کار را مدنظر داشته باشیم. چون خیلی از اینها میآیند کار میکنند برای تأمین معاش خانواده شان که آمارهای ما هم تقریباً همین را نشان میدهد. خود کودک خیابانی یک برچسب است، ما از نظر اجتماعی خیلی اعتقاد به این برچسب نداریم، حتی اگر از قبل هم آئین نامهها و قوانینی باشد.
سؤال: تعریف کودک کار شد ۱۵ تا ۱۸ ساله؟
موسوی: الان براساس آئین نامه کودک کار کسانی هستند که طبق قانون کار، کار میکنند، قانون کار از آنها حمایت میکند، ضوابط و مقررات مربوطه، باید در مورد آنها رعایت شود. شاید در آئین نامه اصلاحی که انجام شد برای اینکه نوع حمایت از این دو گروه یک جایی میتواند متفاوت باشد، این تفکیک را داشت ولی اعتقاد ما این است که کودکی که در خیابان است که بالای ۹۰ درصد از اینها برای تأمین معاش خانواده شان کار میکنند، خیلی برچسب خیابانی بودن را نباید بخورند. آنها دارند کار میکنند برای تأمین معاش خانواده شان، اما نکته اینجا است، آن حمایتهای قانونی که برای ۱۵ تا ۱۸ سالی که طبق قانون، کار میکنند و کارگر نوجوان نامیده میشود را ندارد.
سؤال: آقای دکتر کاظمی، موافق این تعریفها و تفکیکها و طبقه بندیها هستید؟
کاظمی: بله، ببینید اگر ما این دقتها را نداشته باشیم در حوزه کودکان راه را به خطا خواهیم رفت.
سؤال: پس موافق جزئیات هستید در شناخت و راه حل برای کودکان کار؟
کاظمی: بله حضرت علی میفرمایند، اگر شما حیثیتهای مختلف را از هم جدا نکنید حکمت از بین میرود. در حوزه کودکان کار و کودکان خیابان، هم پیشینه شان، هم قلمروشان و هم دستگاههای مسئول و کنشگرشان با هم فرق میکنند. مثلاً کودک کار شاید بیش از ۱۰۰ سال است که سابقه دارد. البته از قدیم بوده است ولی از دورهای که بحثهای قانونی و بحثهای حمایت از کودکان آمده است به ویژه از دوره صنعتی شدن بحث کودک کار وجود داشته است. ولی بحث کودک خیابان تقریباً از ۱۹۷۰، ۱۹۸۰ مطرح شده است، خیابان گردی پدیده است که سی چهل سال است که به وجود آمده است، پس از لحاظ پیشینه متفاوت است. از جهت قلمرو متفاوت است، شما یک کودکی را میبینید در خیابان است، دارد ماشین تعمیر میکند، ولی بین سن ۱۵ تا ۱۸ سال است. به جهت قانون کار این کودک کار است، ولو دارد در خیابان این کار را میکند. ولی کودکی میبینید که دارد آدامس میفروشد، کار واکس انجام میدهد، این کودک خیابان است. به جهت اینکه کودک کار مورد حمایت قوانین کار است و درچارچوب قانون کار است.
سؤال: همیشه است؟
کاظمی: نه ممکن است یک کودکی در محیطهای کار مشروع و مجاز به کار گرفته شود ولی به صورت غیرقانونی.
سؤال: شناسایی این سخت است؟
کاظمی: بله، اما کودک خیابان به این شکل نیست. از جهت نهادهای متولی حمایت هم با هم متفاوت هستند. نهاد متولی حمایت در حوزه کودکان کار، اداره کار و وزارت کار است. در حوزه کودکان خیابان سازمان بهزیستی است؛ بنابراین اینها به جهات مختلف با هم متفاوت هستند. از این ریزتر شویم خود کودکانی که در موقعیت خیابان هستند، این اصطلاحی است که استاندارد جهانی است، همانطور که آقای دکتر فرمودند ما به جهت جلوگیری از برچسب زنی نباید بگوییم خیابانی، خیابانی صفت کودک نیست، کودک در یک موقعیتی میماند که آن موقعیت ویژگیهای خاص خودش را دارد. این کودکان هم دستههای مختلف دارند.
سؤال: الان برای کودکان خیابان تعبیر جایگزینی داریم؟
کاظمی: میگوییم کودک در موقعیت خیابان.
سؤال: چه فرقی میکند؟
کاظمی: خیلی فرق میکند، یک زمانی میگویید این کودک خیابانی است، یعنی دارید صفت خیابان را به کودک میدهید، یک زمانی میگویید این کودک در یک موقعیتی گیر افتاده است که این موقعیت خودش یک ویژگیهایی دارد.
سؤال: در حل مسئله به او کمک میکند؟
کاظمی: حداقل اش این است که شما دیگر به این بچه دیگر لقب بدی نخواهید داد، یک زمانی ما میگفتیم بچه سرراهی، کودک بزهکار، به هیچ وجه. اینها خودش اینکه فهم ما از دانش آن کودک بیشتر شده است، کرامت کودک را بیشتر حفظ میکنیم و بعد در برخوردهای خودمان هم کرامت اش را بیشتر رعایت میکنیم.
سؤال: شما مرجع ملی حقوق کودک هستید، آماری از کودکان کار و خیابان دارید؟
کاظمی: آمارهای این دو حوزه به هیچ وجه دقیق نیست، به دلیل اینکه نمیشود اینها را شمرد.
سؤال: چطور برای اینها علاج پیدا میکنید؟
کاظمی: ما باید در این حوزه وارد شویم، شروع به شناسایی کنیم. با دوربینهایی که در خیابانها داریم. دوربینهایی که شهرداری دارد، دوربینهایی نیروی انتظامی دارد، گشتهایی که بهزیستی دارد، گشتهایی که خدمات اجتماعی شهرداری تهران دارد. اینها برویم اول و شناسایی کنیم. دوم جمعیت سیال است. مثلاً در مورد کودکان خیابانی امروز سر این گذرگاه هستند فردا سر گذرگاه دیگر هستند. در مورد کودکان کار ممکن است به صورت زیرزمینی مشغول به کار باشند، بنابراین هیچ وقت نمیتوانید آمار دقیقی به دست بیاورید، نه در کشور ما بلکه در هیچ کشوری.
سؤال: تخمینی یا حدودی چقدر است؟
کاظمی: حدودی، براساس اطلاعات مختلف برآورد میکنند، در تهران برآورد میشد بین ۳۰ تا ۵۰ هزار تا کودک خیابانی است. حتی در گزارشهای رسمی اینها آمده است. ولی عملیاتی که انجام داد تا این لحظه حدود یکسال است که دارد این اتفاق میافتد ۴ هزار و ۲۰۰ کودک شناسایی شدهاند.
سؤال: آمار کشوری؟
کاظمی: فقط آمار تهران.
سؤال: آمار کشوری را ندارید؟
کاظمی: آمار کشوری را نداریم به جهت اینکه تعداد اینها به جهت سرشماری ما نمیتوانیم داشته باشیم.
سؤال: حدودی که میتوانید داشته باشید؟
کاظمی: حدودی هم نمیشود گفت، بر چه اساسی ما میتوانیم کودکی که در خیابان است را شناسایی کنیم.
سؤال: همین معادل مؤلفههایی که در تهران شناسایی میکنید؟
کاظمی: فرض کنید که اگر این کار را کنیم، بگوییم تهران ۵۰ درصد از کشور را دارد، میتوانیم بگوییم در کل کشور مثلاً ۱۰ هزار تا کودک خیابانی داریم.
سؤال: تهران فکر میکنم به تنهایی نصف کل کشور کودک کار دارد، درست است؟
کاظمی: بله تهران ویژگیهای خاص خودش را دارد، ما بگوییم الان ۴ هزار و ۲۰۰ کودک در تهران داشتیم حالا بگوییم ۵ هزارتا، ۵ هزارتا هم در کل کشور داشته باشیم، میشود ۱۰ هزارتا.
سؤال: شهرداری را اشاره کردید، دوربینهای شهرداری که رصد میکنند کودکان در موقعیت خیابان را. آقای رحمانی، شناسایی این کودکان در ماههای اخیر چطور اتفاق افتاده است، چقدر بیشتر شده است، دقت شما برای اینکه شناسایی بیشتری کنید، همچنان مثل گذشته است یا نه، تلاش کردهاید که این دقت بیشتر از گذشته اتفاق بیفتد؟
رحمانی: اتفاق خوبی که در سالهای اخیر مدیریت شهری اتفاق افتاد، قرارگاه اجتماعی کلان شهر تهران به ریاست دکتر زاکانی تشکیل شد. همه دستگاههایی که در حوزه آسیبهای اجتماعی نقش داشتند، آنها دعوت به جلسات میشدند، جلسات مختلفی برگزار شد. بعد از مصوبه هیئت وزیران ذیل اصل ۱۲۷ هم که اختیار کلان شهر تهران در حوزه مدیریت آسیبهای اجتماعی به دکتر زاکانی واگذار شد، بعد از آن ما ۲۰ جلسه قرارگاه اجتماعی داشتیم که یکی از اولویتهای ما ساماندهی کودکان کار در موقعیت خیابان بود که جزء دو سه جلسه اول جلسات برگزار شد. جلسات چندساعته هم با سمنهای فعال آن حوزه داشتیم.
سؤال: کودک را زمانی که در طرح رصد و پایش شناسایی میکنید، به مراکز ساماندهی تان میآورید؟
رحمانی: یک طرحی وفاق دادند که فراجا داخل آن بود، امور اتباع بود، سازمان بهزیستی بود، مرجع ملی حقوق کودک بود و شهرداری هم قرار شد که پشتیبانی این کار را انجام بدهد.
سؤال: چند دستگاه در این طرح؟
رحمانی: ۵ دستگاه میشود، امور اتباع، سازمان بهزیستی، دادستانی، شهرداری، فراجا و امور اتباع. دستگاههایی که مأموریت داشتند و کار را انجام میدادند. تقریباً یکسال و نیم این فعالیتها انجام شد، تقریباً همین آماری که دکتر کاظمی اعلام کردند بالای ۴ هزار و ۲۰۰ نفر تا الان شناسایی شدند و قبل از عید سال گذشته هم یک مرکز فوریتهای شوق زندگی افتتاح شد که همه این کودکان در موقعیت خیابان که شناسایی میشوند، در آن مرکز میروند، نمایندههای دستگاههای اصلی آنجا حضور دارند و این کودکان آنجا تعیین تکلیف میشوند.
سؤال: چه تعداد مرکز هستند و چه تعداد کودک نگهداری میشوند؟ این قضیه آمار را الان راحت میشود انجام داد، از تعداد شناسایی شدهها البته؟
رحمانی: بله تهران خصوصیتی که دارد کودکان کار آن اکثراً آماری که داریم بالای ۸۵ درصد آن اتباع بودند. میدانید در سالهای گذشته ورود اتباع به کشور خیلی راحت بوده است و این اتباعی که میآیند اکثراً در تهران مستقر میشوند. این سیال بودن و ورود و خروج تقریباً راحت اتباع خیلی آمار شفافی را در حوزه کودکان کار و خیابان به ما نمیدهد. آنها که در موقعیت خیابان بودند همین تعدادی که شناسایی شدند قابل توجه بودند. اما ما در شهرداری تهران حدود ۳۸ مرکز داریم به اسم مراکز پویا شهر که سالهای متمادی است که برای کودکان بازمانده از تحصیل با اولویت اتباع هستند.
سؤال: به نظر میرسد این اتباع ممکن است غیرقانونی باشند، رد مرز داده نمیشوند که به وطن خودشان بازگردند؟
رحمانی: اینها که در مرکز شوق زندگی یا مرکز فوریتها میروند، طبق قانون با آنها برخورد میشود.
سؤال: کودکان غیرمجازی که در این موقعیت قرار گرفتهاند، چند درصد هستند؟
رحمانی: درصد دقیق آن را ندارم، چون امور اتباع خودش یک ویژگیهایی دارد، الان برای رد مرز آنها حتماً باید خانواده اش شناسایی شود بعد با او برخورد شود.
سؤال: مشخص است که چه تعداد غیرمجاز است؟
رحمانی: بله تقریباً آمار را ببینم و عرض میکنم که به تعداد این ۴ هزار و ۲۰۰ نفر چقدر آنها مانده است. اما خدماتی که در شهرداری داریم میدهیم در بحث این است که این دوستان بتوانند خدمات اولیه را بگیرند یعنی در این مراکزی که در شهرداری تهران وجود دارد، تقریباً ۱۶ یا ۱۷ سال است که در خدمت مؤسسات خیریه است. طبق داوطلبینی که وجود دارند اینها آموزگارانی هستند که به حوزههای مختلف میآیند، مهارتهای زندگی و آموزشهای که نیاز این کودکان است را به آنها میدهند. از آن طرف داریم دنبال میکنیم که ارتقاء بدهیم سطح کمی و کیفی این خدماتی که دارد ارائه میشود.
سؤال: پس مراکز ساماندهی یک بخش آن دراختیار شهرداریها است؟
رحمانی: شهرداری از قبل از دیدگاه مسئولیت اجتماعی اش ورود کرده است، اما تکالیف اصلی بقیه دستگاهها است که زیرساخت اصلی شهرداری تهران با سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران است که این فضا را دراختیار مؤسسات قرار میدهد.
سؤال: آقای موسوی، مراکز نگهداری، سامان بهزیستی یکی از متولیان اصلی، بحث ساماندهی، کجا ساماندهی میشوند، چطور ساماندهی میشوند، در تهران چطور، در کلان شهرها چطور، در سطح استانهای مختلف، چون ما در کل کشور کودکان کار داریم؟
موسوی: ما ۳۶ مرکز نگهداری شبانه روزی برای این بچهها داریم. ۵۱ مرکز روزانه، که سال گذشته بیش از ۱۲ هزار نفر از این خدمات مراکز استفاده کردند.
سؤال: خدمات به منظور توانمندسازی؟
موسوی: بله با شناسایی وارد چرخه میشوند، حمایتها را دریافت میکنند، عدهای ممکن است از این مرکز ارجاع شوند به مراکز شبانه روزی، مراکز دیگری است، کودک بد سرپرست است، براساس حکم قضائی تحویل مراکز شبه خانواده ما میشوند.
سؤال: سازمان بهزیستی کجای این فرایند است؟
موسوی: از شناسایی تا مرحله آخر سازمان بهزیستی است، چون متولی مدیریت کار براساس قانون، باز سازمان بهزیستی است. تهران با حکمی که شهردار تهران دارد مدیریت و هماهنگی آن با شهرداری است. یک نکته در مورد اتباع اینکه در مورد عددی که اعلام میکنند، خیلی موافق نیستم. چند دلیل دارم، حداقل در کشور آماری که ما داریم از ۱۲ هزار و ۶۶۲ نفر که به ما مراجعه کردهاند، ۶۰ درصد ایرانی بودند و ۴۰ درصد اتباع.
سؤال: این آمار با آمار شهرداری متفاوت است؟
موسوی: آمار اتباع در استانهای مختلف متفاوت است، در یک استانی ممکن است اتباع بیشتر باشد، در یک استانی اصلاً اتباع نداشته باشد.
سؤال: این در ۶۰ به ۴۰ درصدی که اشاره کردید برای کشوری است؟
موسوی: بله در مورد اتباع یک ملاحظهای است که من معتقد هستم همچنان بیشترین تعداد کار یا کار در خیابان ایرانی هستند. در مورد اتباع چند ویژگی وجود دارد، یک اینکه راحتتر شناسایی میشوند، دوم خانواده اتباع برای اینکه این افراد بتوانند از مراکز روزانه خدمات بگیرند، رغبت بیشتری دارند. یک مرکزی رفته بودم ۷۵۰ بچه، ۹۴ درصد آنها اتباع بودند، آنجا کلی ایرانی زندگی میکردند، رغبتی نداشتند بیایند و از این مراکز و خدمات استفاده کنند. ضمن اینکه جمعیتی که ما در کل کشور در مورد اتباع داریم در حوزه کودکان و جمعیت ایران، این مقایسهها خیلی کمک کننده نیست. ولی آنچه که ما الان داریم میبینیم در سالهای اخیر به ویژه بعد از مرحله دوم استقرار دولت طالبان و جمعیتی که وارد کشور شدند تعداد کودکان اتباع افغانستانی، پاکستانی و جاهای دیگر، به ویژه افغانستانی بیشتر شدند و به همین دلیل در آمارهایی که سالهای اخیر بیشتر اشاره میشود، موضوع اتباع پررنگتر دیده میشود
یاراحمدی: آن چیزی که آقای موسوی میگویند براساس آمار دقیق است ولی در تهران همان هشتاد درصدی هست که شهرداری اعلام کرده، البته امروز بسیار کاهش پیدا کرده است، تلاشهایی که در تهران صورت گرفت، تعداد کودکان در موقعیت خیابان را که مشاهده میکنید، بسیار کاهش پیدا کرده است.
سوال: اشاره کردن چهره شهر مخصوصا در شهر تهران این کودکان کمتر دیده میشوند، آیا در آمارها واقعیت همین است یا نه؟
کاظمی: واقعیت این است که این کودکان شناسایی و مورد حمایت قرارگرفتند و بعضا در خانواده و بعضا در موسسات و در مورد برخی از این کودکان مشکلات متفاوت بوده است.
سوال: افزایش پیدا کرده است یا کاهش؟
کاظمی: قطعا کاهش پیداکرده است و کاملا به عینه میبینید که در تهران کاهش پیدا کرده است.
سوال: شناسایی افزایش پیدا کرده است، کودکان تعدادشان در چهره شهر تهران کاهش پیدا کرده است، در کل کشور چطور؟
کاظمی: در کل کشور خیر، دستگاههایی که دراین طرح مشارکت داشتند، آقای رحمانی فرمودند جای تشکر دارد و براساس این یک رهنمود تهیه شده است برای کل کشور و به زودی در تمام استانها شاهد کاهش این موضوع خواهیم بود.
سوال: الان حل شد، استانها را اشاره کردند و آقای یاراحمدی هم اشاره کردند شهرداری در شهرتهران توضیح داد.
کاظمی: مثلا در سال ۱۳۸۱ آماری داشتیم که میگفت هشتاددرصد کودکان در موقعیت خیابان ایرانی هستند، الان با آماری که آقای دکتر میفرمایند بیست درصد تعداد ایرانیها کمتر شد.
نکته دومی که در طرح مشاهده شد این بود که همه این کودکان به خاطر فقر نبود، بررسیها و تحلیلهایی که در کار مددکاری انجام شد، نشان داد که حدود هزار و دویست نفر ازاین کودکان نیاز به کمک مالی دارند، برخی از این کودکان به خاطر بازماندگی از تحصیل در خیابان بودند، من با چند مورد ازاین کودکان خودم شخصا مصاحبه کردم.
گفتم چرا شما در خیابان بودید، پدر و مادرش هم بودند، گفتند که مثلا این پسرست و رفته این مدرسه به خاطر وضعیت تابعیت شان ثبت نام نکردند، به این خاطر داخل خانه تعداد بچه زیاد بوده است گفته است برود سرخیابان کاری هم بکند.
در مورد اتباع این موضوع داشتیم که به خاطر عدم ثبت نام در مدرسه در موقعیت خیابان قرار میگرفتند، بنابراین به موازات این یک کاری در مورد بحث بازماندگی تحصیل انجام شد که کودکان برگردند و بروند به مدرسه. سال گذشته یک کاهش خوب هم در بحث آمار کودکان بازمانده از تحصیل داشتیم
سوال: من برمی گردم به آقای یاراحمدی، ضمن این که چند تا سوال خیلی مهم از آقای دکتر موسوی دارم، یک نکته از محضر شما بپرسم، تعداد کودکانی که شناسایی کردید چه تعداد رد مرز شدند؟
یاراحمدی: اگر اجازه دهید برای امسال را خدمت شما عرض کنم، ما از ابتدای سال یک آماری در خصوص موضوع سرشماریها در برنامه ویژه که خدمت شما عرض کرده بودم، ارائه دادم، ما نزدیک به دو میلیون در کشور، دو میلیون و سی و سه هزار تا در کشور غیرمجاز اعلام کردیم که در تهران نزدیک به پنجاه درصد این افراد که با عنوان سرشماری هستند، دارند زندگی میکنند.
ما از ۱۸ فروردین که بحث برخورد با این افراد غیرمجاز را شروع کردیم، ۲۵۱۶ خانوار، شامل موضوع کودکان در موقعیت خیابان میشدند و امروز که عرض میکنم خدمت تان، ۱۵۷۹ نفر را ما تا بیست سه خرداد طرد کردیم که به همراه خانواده طرد شدند، چون ما یک محدودیت به دوستان در دادگستری میدادند، کودک کار را نمیشود طرد کرد در کشور، حتما به همراه خانواده اش طرد شود، امکان طرد کودکی که خانواده اش نشده است، نداریم.
ما ۱۵۷۹ را به همراه ۱۱۵۰ نفر از خانواده شان طرد کردیم و از ۹۳۷ نفر دیگر که مجاز بودند در کشور به همراه خانوادههای شان زندگی کنند، تعهد گرفتیم که دیگر این عمل یا حضور در خیابان برای انجام تکدی گری یا کارهایی که با عنوان کار در خیابان انجام میشود، دیگر این صورت نگیرد.
سوال: ارتباط میگیریم با استودیوی ساری، اول تشکر کنم از همکاران خوبم در مرکز مازندران، بعد برویم به سراغ دکتر فاطمی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی.
فاطمی: من خدمت شما و همه بینندگان عزیز سلام عرض میکنم.
سوال: آقای دکتر فاطمی طبق برنامه ششم دولت مکلف به کاهش بیست و پنج درصدی آسیبهای اجتماعی از جمله کودکان کار بود، از نگاه مجلس شورای اسلامی که رصد میکند و نظارت میکند بر حسن اجرای قوانین، چقدر این اتفاق افتاد، در برنامه هفتم این سهم و این جایگاه چقدرست و چه برنامه ریزیهایی به لحاظ قانونی و از بعد نظارتی نمایندگان برای آن تمهید و پیش بینی شده است؟
فاطمی: من یک نکته بسیار مهم را به عنوان مقدمه بگویم، وقتی میگوییم پدیده کودکان کار، صرفا یک مسئله قانونی نیست، بلکه یک پدیده چند وجهی است که ریشه در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دارد، مقابله موثر با آن هم نیازمند هم افزایی همه نهادهای ذیربط است.
یعنی بسیار مهم است وقتی ما نگاه میکنیم، در این مسئله وقتی یعنی دولت، نهادهای مدنی، مجلس، رسانهها و جامعه است و قوانین موجود زمانی موثرست که با عدالت اجتماعی، آموزش، حمایت اقتصادی و نظارت جدی همراه باشد، ما در معقوله حمایت از کودکان کار در حقیقت آن چیزی که مهم است، دربرنامه ششم موادی مستقیما به بحث و مقوله کودکان کار پرداخته بود و بندهایی را اختصاص داده بود، اما متاسفانه در برنامه هفتم موادی نداریم که اشاره کند و بحث کودکان کار، بلکه غیرمستقیم است.
امروز شاید ضعف قانون نداشته باشیم ولی بیشتر دربحث ضمانت اجرا و اجرای موثر و نظارت بر اجرا و یا بحثهای حمایتی است که میطلبد که نهادهای ذیربط دراین خصوص بتوانند نقش موثر و قانونی خودشان را و اجرایی خودشان را اعمال کنند.
سوال: یک سوال بسیار مهم برخی معتقدند که در موضوع کودکان کار و کودکان خیابان بحث مافیای کودک در موقعیت کار و درموقعیت خیابان وجود دارد، شما از جایگاه مجلس شورای اسلامی به این موضوع آگاه هستید، با این موضوع موافقید؟
فاطمی: من رد نمیخواهم بکنم، چون آن قدر مسئله پیچیده و چند وجهی است، به خصوص در مقوله کودکان خیابانی ممکن است مافیایی در این خصوص باشد، اما در خصوص کودکان کار موضوع برنامه امشب ماست وموضوع سخن امشب است، این مسئله به این گونه است که نابسامانی خانوادگی، عدم نظارت بر بحث حمایتی، یعنی حمایت اجتماعی بیشتر مطرح هستند.
سوال: اینها عوامل هستند، خود مافیای کودک کار و خیابان را قبول دارید، اشاره کردید که رد نمیکنید؟
فاطمی: در خیابان را بله من رد نمیکنم، این چند وجهی است، البته در بحث کودکان کار، در کودکان کار را من نمیتوانم قبول کنم بحث مافیا را، چون دلایلی که باعث میشود، بحث کودکان خیابانی و بحث کودکان کار از نظر ماهیتی با هم متفاوت است، در خصوص کودکان کارعوامل دیگری است که میتواند ما را به نقطه برساند.
سوال: مافیای کودک کار وجود دارد؟
کاظمی: به آن شکل و تعبیری که گفته میشود خیر، بررسیها در تهران نشان داد که بسیاری از کودکان توسط خانواده یا به صورت مستقل وارد خیابان میشوند و باندهای مخوف از آن دسته که ما میگوییم گاهی اوقات صحبتی است که جلوی انجام کار را گرفته است. بله خشونت است در این کار، گاهی اوقات مددکاران عزیز، ماموران محترم پلیس که وارد میدان میشوند با خشونت مواجه میشوند، اما این خشونت از طرف افرادی است که با کودکان هم دست هستند.
سوال: دراین موضوع فساد مالی را تایید میکنید، که برخی از افراد ساختمان میگیرند که این کودکان را تحویل ندهند؟
کاظمی: چیزی که ما دیدیم برخی از این افراد، برخی از بچهها را سر چهارراهها پخش میکنند و آنها را دوباره جمع میکنند، این را اسمش را باند بگذاریم، به صورت محدود بوده است.
موسوی: من یک آماری بدهم، ۷۳ درصد این بچهها روزانه با پدر و مادرشان ارتباط دارند، ۷۳ درصد یعنی سه چهارم بچهها چنین ویژگی دارند، ۲۲ درصد با مادرشان زندگی میکنند، ۲ درصد با پدر، فقط ۴ درصد هستند که با سرپرستان قانونی شان زندگی نمیکنند. فرمایش آقای کاظمی را کاملا تایید میکنم، یک جایی برای این که کار انجام نشود، یا فرار از مسئولیت کنیم یا فرافکنی کنیم میگوییم همه شان باند هستند و به نوعی فیلم باران را ملاک قرار میدهیم واقعیت این جوری نیست. ما وقتی این عدد داریم میدهیم، دقیقا نشان میدهد که بسیاری از این بچهها با اطلاع خانواده و در ارتباط با خانواده برای تامین معاش خانواده دارند میآیند در خیابان کار میکنند، ما آمار ۱۲۶۶۲ نفر سال ۱۴۰۳ همین را دارد نشان میدهد. ما هم باند را نفی نمیکنیم ولی این اطمینان را داریم با اشرافی که نهادهای انتظامی – امنیتی دارند امروز دیگر این نوع باند موضوعیت ندارد.
سوال: یک نکته مدل رد مرز را توضیح دادند، با مدل رد مرز موافقید؟
موسوی: من با مدلی که رد مرز میکنند موافق نیستم...
سوال: اول اجازه دهید آقای یاراحمدی این دو نکته را گوش دهید از آقای موسوی و بعد من از شما پاسخ میگیرم؟
موسوی: فردی رد مرز میشود به کشور افغانستان، این فرد اصلا ایرانی بوده است، سرکنسول میرود در مرکزی، این فرد اصرار میکند که من ایرانی هستم، اثر انگشت میگیرند، کارت ملی داشته است، از طریق انجمن مددکاران اجتماعی ایران با انجمن افغانستان توافقنامه داشتیم، همکار ما مراجعه میکند به خانواده در یکی از استانهای شرقی، خانواده فکر میکردند که بچه به رحمت خدا رفته است، بعد با پیگیری و هماهنگی وزارت خارجه این را برگرداندیم. یک بچه دیگر کارت اقامت داشتند در یکی از مناطقی از تهران با پیگیریهای مکرری که فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی ایران.
سوال: دومی هم ایرانی بود؟
موسوی: افغانستانی بود منتها مجاز بود که بماند، بچه را برده بودند آن طرف و بقیه مانده بودند، من خواهشی که دارم قبلا هم مکاتبه کرده بودم.
سوال: دو تا مورد آقای دکتر موسوی شنیدید، پاسخ خیلی کوتاه؟ اولین مثال ایرانی بوده است رد مرز شده است، دومین مثال اتباع بوده است ولی دارای کارت اقامت بوده است و مجاز بوده است؟
یاراحمدی: فرصت کم است نمیتوانم، خیلی وقتها بچههایی که در اختیار خانوادههای اتباع هستند، امکان دارد ایرانیهایی باشند که این افراد به خاطر این که غرابتهای فامیلی دارند در آن خانواده زندگی میکردند، ما ازابتدای سال گذشته آزمایش دی انای را مبنا قرار داریم، از ابتدای موضوع سرشماری مسئله آزمایش دی انای حتما مبنا قرار دادیم که وابستگی اش معلوم شود. این که گفتند در چند میلیون که ما طرد کردیم یک نمونه داریم، فراوانی زیادی ندارد که این نگرانی داشته باشد.
سوال: بسیار خوب، پس اقدامات جدیدی تمهید شده است، نکته دارید آقای موسوی؟
موسوی: منافع کودک، حقوق کودک مهم است، فرقی نمیکند ایرانی باشد یا نباشد، یا کودکانی که با مادران شان زندگی میکنند، حتما باید ملاحظات خاصی را راجع به این کودکان داشته باشیم.
سوال: استودیوی ساری، آقای دکتر فاطمی یک جمع بندی پایانی، نکتهای که باید از نگاه مجلس لحاظ شود در موضوع ساماندهی؟
فاطمی: وقتی ما تحلیل کنیم، یک تحلیل اجتماعی کنیم، ریشههای اجتماعی و اقتصادی است، وقتی میگوییم کودکان کار، در واقع فقر اقتصادی مهمترین عامل گسترش این پدیده است. این یک امر مسلم است، اعتیاد یا ناتوانی والدین هم یک نکته بسیار مهی است.
حتی مهاجرت و بی هویتی قانونی هم میتواند از دلایل این کار باشد که ما میبینیم در واقع این عناصر، در آموزش عمومی، ضعف در آموزش عمومی یکی ازاین دلایل است، اما پیامدهای اجتماعی را وقتی نگاه میکنیم واقعیتهایی را در نظر بگیریم، بگوییم تکرار چرخه فقر و بی سوادی است، آن وقت باعث افزایش آسیبهای اجتماعی میشود، رفع پیوند کودک با آموزش اینها هم مخرب است.
وقتی میگوییم کودک، آن وقت تبدیل کودک به نیروی کار ارزان و بی حق میشود و این نقض حقوق شهروندی است. همه حرف من این است که ما الان در حوزه قانون مشکلی نداریم، در حوزه نظارت و اجراست که ما باید حواس مان باشد، تمام نهادهای ذی ربط در این خصوص مسئولیت دارند و مجلس البته به زودی در کمیسیون اجتماعی یک طرح مشخصی دارد که بتواند مسئولین امر و نهادهای ذی ربط را پاسخگو کند.