پخش زنده
امروز: -
رئيس جمهور با تأکيد بر اينکه عربستان بايد پاسخگوي بيبرنامگيها و حوادث حج باشد، اظهار داشت: اين جاي تأسف دارد که دولت عربستان همه ذهن، فکر و برنامهاش مشغول کشتار مردم يمن شده است و ظاهراً وقت ندارد درباره مردم خودش و يا درباره ميهمانهاي خانه خدا، فکر و برنامهريزي کند.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از پايگاه اطلاعرساني رياست جمهوري، آقاي روحاني گفت که عربستان بايد به خاطر اين بي برنامگي، بي انضباطي و عدم کارآيي که منجر به کشته شدن تعداد زيادي از حاجيان از کشورهاي مختلف شده است، پاسخگو باشد و جمهوري اسلامي ايران از لحاظ سياسي و حقوقي مسئله را دنبال خواهد کرد.
متن کامل گفتگوي "کريستين امانپور" خبرنگار شبکه "سي ان ان" امريکا با رئيس جمهوري که در حاشيه هفتادمين نشست مجمع عمومي سازمان ملل متحد در نيويورک انجام شد، به اين شرح است:
مجري: به نظر مي رسد کوشش هاي ديپلماتيک بسيار زياد و متمرکزي اين هفته درباره سوريه انجام خواهد شد. آيا ايران به گفتگوي سياسي دعوت شده است و آيا ايران در کنار ايالات متحده کوشش هايي را براي اتمام جنگ در سوريه ارائه خواهد کرد؟
رئيس جمهوري: ما از آغاز تحولات سوريه در طول 5 سال گذشته همواره تلاش کرديم که امنيت و ثبات به سوريه برگردد. در اين راه اقدامات فراواني را انجام داده ايم. از جمله گفتگو و رايزني با کشورهاي مختلف؛ هم اکنون نيز با برخي از کشورهاي منطقه از قبيل عراق و روسيه و همچنين با برخي از کشورهاي ديگر از اتحاديه اروپايي درباره سوريه گفتگو مي کنيم و هدف اصلي ما آن است که با تروريسم به طور جدي در سوريه مبارزه و شرايطي فراهم شود که مردم سوريه به کشورشان برگردند و در نهايت يک دموکراسي در اين کشور حاکم شود.
مجري: ولي براي مدت زيادي ايالات متحده مي گفت که ايران نمي تواند عضو اين گفتگوهاي سياسي براي پيدا کردن راه و چاره سياسي باشد. با توجه به آنچه از ديدار وزير خارجه آقاي جان کري با دکتر ظريف شنيده ايم، آيا اين شرايط عوض شده است؟
رئيس جمهوري: آنچه قبلا هم اعلام شده بود اينکه گفتگوي ما با ايالات متحده امريکا صرفاً درباره مسئله هسته اي خواهد بود و پس از آنکه مسئله هسته اي اجرايي و عملياتي شد و مطمئن شديم که اين مسير به درستي پيش مي رود، آن وقت ممکن است که موضوع ديگري قابل گفتگو شود. هنوز درباره اجراي برجام قدم هايي باقي است که بايد انجام بدهيم.
مجري: پس مي فرماييد که در حال حاضر ايران با امريکا گفتگويي درباره سوريه نخواهد داشت؟
رئيس جمهوري: بين ايران و امريکا مذاکره مستقيمي درباره سوريه وجود ندارد اما در عين حال ايران با اتحاديه اروپا و کشورهاي ديگر مذاکره دارد و آن کشورها هم با ايالات متحده در گفتگو هستند. بنابراين گفتگوي غيرمستقيم وجود دارد.
مجري: به نظر مي رسد که ايالات متحده، بريتانيا، روسيه و ايران همگي از تعويض قدرت به نوعي صحبت مي کنند که برجا ماندن پرزيدنت اسد را ولو براي مدت محدودي در بر خواهد داشت. آيا زماني را مي توانيد پيش بيني کنيد که اسد جزو جغرافياي سياسي اين کشور قرار نگيرد؟
رئيس جمهوري: وقتي در سوريه هدف اول ما بيرون راندن تروريست ها باشد و مبارزه با آنها، چاره اي نداريم جز اينکه حکومت مرکزي آن کشور را به عنوان مرکزيت براي مبارزه بپذيريم. والا اگر حکومت آن کشور را در نظر نگيريد، کجاست آن مرکزي که مي خواهد با تروريست ها بجنگد و مبارزه کند؟ من فکر مي کنم که امروز همه پذيرفته اند که حکومت اسد بايد بماند تا بتوانيم با تروريزم مبارزه کنيم. اما به محض اينکه ديديم اين حرکت در حال موفقيت است و مي تواند قدم به قدم تروريست ها را به عقب براند، بايد اقدامات ديگري انجام گيرد براي اينکه صداي مخالفان هم شنيده شود. و در سوريه آنهايي که معترض حکومت اسد هستند - البته نه آنهايي که تروريست هستند - پاي ميز مذاکره بيايند و با گروه هاي ديگر بنشينند و از جمله مقامات دولتي و آنوقت خودشان براي آينده سوريه تصميم گيري کنند.
مجري: جناب رئيس جمهور فکر مي کنيد روسيه در حال انجام چه کاري است؟ چرا پرزيدنت پوتين پرسنل، تسليحات و جت هاي جنگنده مي فرستد سوريه و آنجا اردوگاه مي سازد؟ فکر مي کنيد براي اين است که از پيشرفت ها و موفقيت هاي ايالات متحده جلوگيري کند؟
رئيس جمهوري: چند ماه پيش در ملاقاتي که با آقاي پوتين داشتيم ايشان اين مسئله را به طور مفصل مطرح کرد که روسيه تصميم گرفته يک مبارزه جدي تري را با داعش در منطقه شروع کند. حتي در آن ملاقات پيشنهاد کرد که برخي از کشورها مثل ايران، عراق و روسيه با هم يک نوع شبه ائتلافي را تشکيل بدهند و به هم براي مبارزه با داعش و گروه هايي شبيه به آن کمک کنند و در اصل مسئله، من موافق بودم و گفتم به هر حال هدف ما مبارزه با داعش است و هر کس کمک کند چه بهتر. او در آن ملاقات به من گفت که در اين زمينه با آقاي اوباما هم صحبت کرده و گفت که مي خواهد مبارزه با داعش را تشديد کند و به من گفت که آقاي اوباما هم از اين کار استقبال کرده است. بنابراين از اين حرکت جديد روسيه قبلاً ما مطلع بوديم. خود امريکا هم مطلع بوده و حتي در آن ملاقات به من گفت که با آقاي اردوغان صحبت کرده و با ديگران. بنابراين از قبل پيش بيني مي شد که روسيه در زمينه مسائل منطقه اي و از جمله مبارزه با داعش فعال تر شود و الان توان خودش را در منطقه براي مبارزه با داعش بيشتر کرده است.
مجري: ايالات متحده مدام تکرار مي کند که اهداف روسيه معلوم نيست؟ چرا ايران از کسي که بيش از صدها هزار نفر از مردم خودش را کشته و از بمب هاي بشکه اي استفاده کرده و چندين ميليون نفر از هموطنان خودش را از خانه هاي خودشان رانده، پشتيباني مي کند؟ از چنين شخصي که خيلي ها مي گويند مسئوليت به وجود آمدن داعش و اين گروه ها را دارد؟
رئيس جمهوري: واقعيت اين است که دو نوع تصوير از سوريه مطرح است. يک تصوير هماني است که شما بيان کرديد که عمدتاً در غرب و در امريکا بيشتر مطرح است. و يک تصوير ديگري که در ايران و در برخي از کشورهاي منطقه و شايد از جمله روسيه مطرح باشد. شما مي دانيد که در زماني که ما در جنگ با عراق بوديم و صدام به ما حمله کرد و يک جنگ هشت ساله داشتيم يکي از کشورهاي معدودي که در منطقه از ما حمايت مي کرد عليه صدام، پدر همين آقاي بشار اسد، حافظ اسد بود. ما از آن زمان يک روابط بسيار خوب و نزديکي با اين کشور داشتيم. باز شما مي دانيد آن زماني که اسرائيلي ها حمله کردند به لبنان و با حزب الله وارد جنگ شدند - مقصودم البته جنگ 33 روزه در سال 2006 است- وقتي که اسرائيل شکست خورد و حزب الله پيروز شد، فرمانده حزب الله در يک سخنراني اعلام کرد که در اين جنگ ما از کمک هاي سوريه هم برخوردار بوديم. بنابر اين سوريه در منطقه به عنوان يک دوست قديمي ما بوده و مطرح است. اين خيلي روشن است. اما اينکه امروز در سوريه چه مي گذرد، ممکن است اشکالاتي هم بر حکومت آقاي اسد وارد باشد و ممکن است برخي از معترضان فضاي بازتري را در سوريه بخواهند. اما واقعيت امر اين است که خطر اول امروز در سوريه داعش است؛ داعش حدود دو سوم اين کشور را اشغال کرده، از شهرها و روستاها مردم فرار کردند. از اين مناطق به لبنان، ترکيه، کردستان و جاهاي مختلف رفته و پناهنده شده اند و مردم وضع بسيار بدي دارند. داعش بسيار بيرحمانه با مردم رفتار مي کند. به هيچ چارچوبي معتقد نيست. به نظر من همه بايد قبول و باور کنيم امروز در سوريه اولويت اول، بايد مبارزه با تروريسم و با داعش و اولويت دوم اصلاحات سياسي در حکومت سوريه باشد.
مجري: شما توضيح داديد که سوريه مدت زيادي دوست خوب شما بود. آيا وقت آن شده که ايران تفسير جديدي را در نگاه خودش و دوستان ديگري به دست بياورد؟ همه مي گويند که قبل از به وجود آمدن داعش، رژيم اسد مردم را به فرار از شهرهايشان واداشت.
رئيس جمهوري: ببينيد آن زماني که تظاهرات در سوريه شروع شد، خيلي طول نکشيد که تظاهرات مردم با حضور گروه هاي تروريستي توأم شد. البته اول اسم اينها داعش نبود واسم هاي ديگري داشتند و الان هم هستند گروه هاي مختلف با نام هاي مختلف. داعش بعداً فضاي بيشتري را در سوريه پيدا کرد و يک مدتي هم با ساير گروه هاي تروريستي جنگيد و آنها را منزوي کرد و خودش ميداندار معرکه شد. بنابراين از همان ماه هاي اوليه اعتراض مردم، بلافاصله تبديل به جنگ داخلي شد. وقتي اعتراض تبديل به جنگ داخلي مي شود شرايط فرق مي کند و هر کشوري که حکومت مرکزي دارد وقتي ببيند در آن کشور جنگ داخلي به پا شده با جنگجويان و تروريست ها مي جنگد. اين طبيعت هر کشوري است و شما در انگليس ديديد که چطور حکومت مرکزي لندن با يک گروه مي جنگيد و مبارزه مي کرد و آنها را تروريست مي دانست. مشابه همين داستان در امريکا هم اگر اتفاق بيفتد همين حالت خواهد شد. يک وقتي در اوکلاهما چه بساطي شد و نيروها ريختند و گفتند اين گروه يک گروه تروريستي است و مغازه ها را آتش زدند. همه جاي دنيا همين است وقتي يک جنگ داخلي رخ بدهد و عده اي بخواهند در کشور از اسلحه استفاده و ناامني ايجاد کنند با آنها مقابله مي شود. بنابراين آنچه وجود دارد يک واقعيتي است در سوريه امروز. مردمي آواره شدند، گروه هاي تروريستي بخش بزرگي از کشور را اشغال کردند و امنيت وجود ندارد. داعش بسيار بي رحم است و من شک ندارم که اگر از مردم سوريه حتي آنهايي که مخالف حکومت اسد هستند سؤال کنيد که در شهر شما ارتش سوريه بيايد بهتر است يا داعش، حتماً ارتش را انتخاب مي کنند نه داعش را. براي اينکه ارتش سوريه به هر حال يک قواعد و چارچوب و نظاماتي از گذشته دارد ولي داعش به هيچ اصلي معتقد نيست. بنابراين من معتقدم در اين اصل نبايد ترديد کنيم که در اولين قدم ما بايد داعش و ساير تروريست ها را از سوريه بيرون برانيم بعد برويم سراغ اقدامات بعدي.
مجري: توجه کنيم به چيزي که بسيار نگران کننده است براي مردم ايالات متحده امريکا. در حالي که شما يک توافق تاريخي را با ايالات متحده امريکا و بقيه دنيا امضا کرديد، چند امريکايي را شما آنجا در زندان نگه داشته ايد که تابعيت امريکايي دارند. يکي از آنها همکار ماست آقاي جيسون رضاييان. آيا شما فکر مي کنيد که رسيدگي قانوني به اين پرونده ها حداقل بتواند با عدالت و سرعت بيشتري انجام شود؟
رئيس جمهوري: فکر مي کنم يک سؤال مربوط تري در اينجا وجود دارد. شما سؤال کرديد که ما با امريکايي ها در زمينه مسائل هسته اي به يک توافقاتي رسيديم و زنداني هاي دوتابعيتي در ايران وجود دارند. زنداني شدن آنها که ربطي به توافق هسته اي نداشته و اتهاماتشان چيز ديگري است. ولي من از اين طرف سؤال مي کنم عده اي از ايراني ها در امريکا زنداني هستند که دقيقاً در رابطه با مسائل هسته اي در زندان هستند. يعني به خاطر تحريمي که بوده و امروز در اين توافق با قطعنامه 2231 اين تحريم برداشته شده و وقتي اين تحريم برداشته مي شود، ماندن آنها در زندان چه معنايي دارد؟ يعني بعد از اين توافق اولين سؤال اين است که ايراني هايي که به خاطر دور زدن تحريم در زندان به سر مي برند، براي چه در زندان هستند؟ بلافاصله بايد آنها آزاد شوند و اگر امريکايي ها در اين زمينه اقدام درست خودشان را انجام دهند و آنها را آزاد کنند حتما فضايي باز مي شود که ما هم از همه توانمان استفاده کنيم براي کمک به زنداني ها در ايران که آنها هم زودتر آزاد شوند.
مجري: يعني اگر يک طرف زنداني ها را رها کند آن طرف هم همين کار را خواهد کرد؟ هيچ راه ديگري نمي بينيد که مثلاً حداقل يک روزنامه نگار را زودتر از اقدام طرف مقابل آزاد کنيد؟
رئيس جمهوري: من نظر شخصي خودم اين است که به هر زندانياي که امکانش باشد کمک کنيم. تا آنچه از ديدگاه قانوني بايد درمورد او انجام گيرد، تسريع و زودتر تمام شود. يا بخشي از زندانش مورد عفو قرار گيرد. من که شخصاً بسيار خوشحالم، نه درمورد يک روزنامه نگار بلکه در مورد ديگران هم خوشحالم که اقدامي شود که اينها زودتر آزاد شوند. در واقع هر کسي که ضرورت ندارد که در زندان بماند، چرا در زندان بماند؟ ما بايد بتوانيم از شيوه هاي جايگزين استفاده کنيم، در دنياي امروز خيلي شيوه هاي جايگزين وجود دارد به جاي زندان با ابزار الکترونيکي که در اختيار همه هست مي توان کنترل کرد. بنابراين اصل اينکه ما تسهيلات را در اختيار زندانيان بگذاريم و تلاش کنيم براي آزادي زودتر آنها، اين يک حرف درستي است و هم دولت و هم خود من دنبال اين کار هستيم. اما اگر در عين حال امريکايي ها درمورد زنداني هاي ما اقدامات درستي انجام دهند در فضاي ايران بسيار مؤثر خواهد بود.
مجري: براي اينکه درست متوجه بشوم فرمايشتان را؛ آيا اکنون درباره همين مطلب دقيقي که به آن اشاره کرديد پيگيري مي کنيد؟
رئيس جمهوري: درباره مسائل کنسولي هم گاهي بحث بوده. بله. اگر امروز هم باشد من تعجب نمي کنم چون قبلا در اين زمينه ها بحث هايي مطرح بوده است.
مجري: اين اولين دفعه اي است که پس از امضاي توافق برجام به ايالات متحده آمده ايد. آيا رهبر معظم ايران پشتيبان و مدافع اين توافق هسته اي هستند؟
رئيس جمهوري: از اول در بيانات رسمي ايشان فرمودند که من با اصل توافق موافق هستم و ادامه پيدا کند. نکاتي را ايشان اعلام کردند به عنوان خطوط قرمزي که بايد مذاکره کننده ها مراعات کنند. آن خطوط قرمز هم مورد مراعات مذاکره کننده ها هميشه بوده و بنابراين دليلي ندارد که ايشان مخالفتي با توافق هسته اي داشته باشند.
مجري: پارلمان چطور؟ گفته موافق است و مشکلي ندارند؟ همانطور که مي دانيد پارلمان امريکا نتوانست جلو اين توافق را بگيرد. مجلس ايران چطور؟
رئيس جمهوري: مجلس ايران همانطور که مي دانيد يک کميسيون ويژه اي را در اين باره انتخاب کرده و چند هفته است که مشغول بررسي هستند و آن مقداري که قبلاً من خبر داشتم جزو برنامه هاي پارلمان بود و بنا بود که - امروز که روز يکشنبه است - گزارش اين کميسيون در مجلس مطرح شود و اگر آن گزارش در کميسيون مطرح شود، معمولاً مجلس دو تا کار مي تواند انجام دهد. يکي اينکه تبديل کند به يک بيانيه و آن را منتشر کند و يکي اينکه تبديل کند به يک طرح. که يک عده اي از نمايندگان امضا کنند و در جلسه اي مطرح شود و درباره مواد آن طرح بحث و بررسي و تصويب شود و هر کدام از آنها که باشد احتمال مي دهم که در هفته جاري در مجلس تمام شود.
مجري: شما حتماً در ايران کمپين انتخاباتي جمهوريخواهان و تعدادي از گفتگوها و مناظره ها بين آنها را مشاهده مي کرديد که تعداد زيادي از کانديداها مي گفتند اگر رئيس جمهور شوند اين توافق را پاره مي کنند. آنها مي گفتند که مي توانيد اينقدر ساده فکر کنيد که ايران به تعهدش عمل خواهد کرد؟! و بازرس خودش باشد؟ عکس العمل شما درباره عدم اعتماد جدي و عميقي که اينجا وجود دارد چگونه است و به خصوص که تعداد زيادي شک دارند که ايران بر سرتعهداتش بماند؟
رئيس جمهوري: چند مسئله است که بايد اينها را مورد توجه قرار دهيم. اولاً آنچه در ايالات متحده امريکا گفتگو مي شد گاهي وقت ها که من مي رسيدم از ايران يک قسمت هايي که مستقيم پخش مي شد و من مي ديدم بسيار خنده آور بود و مسائل عجيب و غريبي را مطرح مي کردند. هر کس با ايران آشنا باشد مي فهمد که حرف هاي اينها با واقعيت ايران چقدر زياد فاصله دارد. برخي از آنها حتي اسم تهران و ايران را هم اشتباه مي کردند و بلد نبودند و بعضي حتي نمي دانستند ايران کجاست و صحبت هايي که مي کردند با واقعيت خيلي فاصله داشت. خود مردم ايران به صورت يک جوک به آن نگاه مي کردند و مي خنديدند. نکته دوم اينکه داستان برجام و توافق هسته ي به يک مسئله حزبي تبديل شد و اين از نقطه ضعف هاي سياست خارجي امريکا بود. اين گونه مسائل که مسائل ملي است نبايد مسئله حزبي بشود و يک حزب بگويد من خيلي موافقم يا حزبي بگويد من خيلي مخالفم. در نهايت باز هم شکل ظاهري آن يک شکل حزبي بود نه يک نظر ملي. اين هم بحث ديگري بود که ما در امريکا مشاهده مي کرديم. مسئله بعد اينکه بله طبيعي است که در امريکا عده اي مخالف يا موافق باشند اما مسئله برجام مسئله ايران و امريکا نيست، مسئله برجام يک مسئله بين المللي است. مسئله اي است که ايران با شش کشور دنيا صحبت کرده نه فقط با امريکا و در نهايت برجام در شوراي امنيت سازمان ملل تصويب شده. يعني در قطعنامه 2231 مورد تأييد قرار گرفته است.
بنابراين مخالفت با برجام مخالفت با آقاي اوباما يا حزب دموکرات يا توافق ايران و امريکا نيست. مخالفت آنها، مخالفت با يک نهاد بين المللي است. يعني آنها داشتند با سازمان ملل و شوراي امنيت مخالفت مي کردند. در امريکا قبلاً کمتر مشاهده مي شد کنگره يا سنا با سازمان ملل روبهرو بشود و با آنها بجنگد و يک حرف هايي بزند که غيرقابل قبول است. مگر مي شود يک کشوري يک تعهدي را قبول کند و دولت بعد آن، تعهد را پاره کند؟ اين کار، کار صدام است. صدام يک تعهدي خودش امضا کرد با ايران، بعداً پاره کرد. بعد هم ناچار شد که قبول کند و بگويد اشتباه کردم. مگر چنين چيزي امکانپذير است.
هر دولتي در هر کشوري که مي آيد، بايد متعهد باشد به تعهد دولت قبلي خودش. والا آن کشور اعتمادش از بين مي رود، و هيچ کس در دنيا به آن اعتماد نمي کند. من فکر مي کنم اينها بيشتر شعار است.
مجري: جزئي از مردم از پايگاه هاي نظامي که بازرسان بين المللي اجازه بازرسي آنجا را ندارند، نگران هستند. جناب آقاي رئيس جمهوري درباره اين نگراني شما چه توضيحي داريد؟
رئيس جمهوري: چرا نگران باشند؟! اگر اين توافق اجرايي و عملياتي شد معنياش اين است که ما پروتکل الحاقي را اجرا مي کنيم و پروتکل الحاقي مقررات خاص خودش را دارد. امروز در دنيا 120 کشور پروتکل الحاقي را اجرا مي کنند و ايران کشور صد و بيست و يکم خواهد بود هر چيزي که در کشورهاي ديگر اجرا مي شود در ايران هم اجرا خواهد شد. تفاوتي بين ما با آن 120 کشور نخواهد بود.
مجري: از زماني که اين توافق امضا شد شعارها عليه شيطان بزرگ در ايران شنيده شده. شما هم تندروهاي خودتان را داريد که نمي خواهند اين توافق را ببينند. شما صحبت کرديد از تندروهاي امريکايي، در ايران هم وجود دارند و هنوز امريکا را به عنوان شيطان بزرگ خطاب مي کنند، روزي را مي بينيد که ايالات متحده شيطان بزرگ نباشد آيا وقتش رسيده که اين شعار را بازنشسته کنيم؟
رئيس جمهوري: اين کلمه شيطان بزرگ براي حالا نيست. اين داستان مربوط به سال 1980 مي شود، يعني آن زمان بود که امام(ره) اين مسئله را مطرح کرد. زماني که امريکايي ها ايران را به دخالت نظامي و حضور نظامي و اشغال نظامي تهديد کردند. امام آن زمان اين نکته را مطرح کرد و اين حرف ها هميشه بوده است در طول اين 37 سال بوده و يک چيز جديد در ايران نيست. ايرانيان به طور طبيعي از سياست هاي ايالات متحده امريکا در گذشته از زمان دولت مصدق تاکنون ناراحت هستند به خاطر مداخلات امريکا، به خاطر حمايت هاي امريکا از برخي از کشورهاي اشغالگر، به خاطر دخالت نظامي، حمايتي که از صدام در جنگ کرد و دلايل مختلف. بنابراين در جنگ بين ايران و عراق امريکايي ها حمايت کردند از عراق و از صدام از همه اينها مردم ناراحت و عصباني هستند. طبيعي است که شعارهايي هم عليه امريکا داشته باشند.
مجري: درست است تاريخش را مي دانم. ولي مردم ايران خواستار روابط بهتري هستند. حتي قبل از اين توافق هسته اي. آيا رابطه بهتري را مي بينيد که با ايالات متحده شروع شود که فراتر از توافق هسته اي باشد؟
رئيس جمهوري: مردم ايران خواستار اين هستند که تنش بين ايران و امريکا کم شود. من جزو شعارهاي انتخاباتيام قبل از اينکه انتخاب شوم، اين بود که با دنيا مي خواهم تعامل سازنده داشته باشم و با کشورهايي که امروز تنش و حتي تخاصم وجود دارد، اين تنش يا تخاصم کم شود. و ما بتوانيم به يک روابط طبيعي و نرمال نزديک تر شويم. من اين نظر را دارم الان هم مي گويم. به نظر من هم در اين 2 سال ايران و امريکا نزديک تر شدند تا گذشته. به هر حال 2 سال پيش تصور نمي شد که دو وزير ايران و امريکا ساعت ها بنشينند با هم حرف بزنند و مذاکره بکنند و به توافق برسند.
مجري: پس آيا رئيس جمهور ايران و رئيس جمهور ايالات متحده ممکن است که الان دست بدهند با هم و سلامي بکنند در سازمان ملل؟ و دقايقي با هم صرف صحبت بکنند؟ به ويژه اينکه هدف اولي را به دست آورديد و پشت سر گذاشتيد؟
رئيس جمهوري: من فکر مي کنم شبيه اين سؤال را پارسال مطرح کرديد. پاسخ من اين بود که خيلي من در ذهنم اين حرکات سمبليک مطرح نيست که به هم برسيم و به هم دست دهيم. يا به هم نرسيم. به هم سلام کنيم و يا به هم نامه بنويسيم. البته نامه مي نويسيم گاهي ايشان مي نويسد و گاهي من مي نويسم. مهم اين است که بين ايران و امريکا فاصله خيلي زيادي وجود دارد و خيلي مسائل در طول 37 سال گذشته بوده که بايد جبران شود. مهم اين است که بتوانيم طراحي کنيم چگونه اين مسائل را حل و فصل کنيم. چگونه رضايت مردم خودمان را جلب بکنيم و چگونه بتوانيم مردم دو کشور نزديک تر بشوند. بحث اين نيست که گذشته فراموش بشود، بحث اين است که چگونه جبران شود و چگونه به آينده نگاه کنيم. من معتقدم مردم ايران بيشتر مي خواهند به آينده نگاه کنند تا در گذشته بمانند و اين بسيار مهم است. اگر همين حالت در امريکا هم باشد، مردم امريکا هم همين را بخواهند؛ خواست ملي، حکومت ها را وادار مي کند به اينکه راه جديدي را پيدا و انتخاب کنند.
مجري: تعداد زيادي از ايرانيان در حادثه چند روز پيش در زيارت حج در عربستان سعودي کشته شدند و شما فوق العاده خشمگين بوديد، چرا اين عکس العمل شما بود؟ چرا دولت عربستان سعودي را مسئول مي شناسيد؟
رئيس جمهوري: به هر حال اين همه حاجياني که به عربستان سعودي مي روند، دولت عربستان سعودي به عنوان ميزبان مسئوليت هايي را به عهده دارد. مخصوصاً براي حج که برنامه هاي بسيار مهمي وجود دارد. امسال دو حادثه عجيب و غريب اتفاق افتاد. يک بار، يک جرثقيل در مسجدالحرام افتاد و عده اي کشته شدند و از جمله عده اي ايراني. اخيراً هم در روز پنجشنبه در مراسم منا عده زيادي کشته و مصدوم شدند. من آمار دقيقش را ندارم. هنوز عربستان آمار دقيق را اعلام نکرده که عدد چه مقدار است. کشته و زخمي ها هزاران نفر هستند و در اين ميان صدها ايراني کشته و يا مصدوم شدند. تاکنون آنچه معلوم شده حدود 150 نفر کشته از ايراني هاست که اين عدد ممکن است بالاتر برود. به خاطر اينکه ما عده اي مفقود داريم اين کار به معني بيبرنامگي و بيکفايتي دولت عربستان است. دولت عربستان علي الظاهر همه ذهن، فکر و برنامه اش را مشغول کرده براي کشتار مردم يمن و ظاهراً وقت ندارد که درباره مردم خودش و يا درباره ميهمان هاي خانه خدا، فکر و برنامهريزي کند. اين جاي بسيار بسيار تأسف است و عربستان بايد پاسخگو باشد در برابر اين بيبرنامگي، بي انضباطي و عدم کارآيي دولتش که منجر شده به کشته شدن تعداد زيادي از حاجيان از کشورهاي مختلف. ما از لحاظ سياسي و حقوقي مسئله را دنبال خواهيم کرد.
مجري: سپاس جناب رئيس جمهوري. مي دانم که وقت زيادي را از جنابعالي گرفتيم.
رئيس جمهوري: خيلي متشکرم.