پخش زنده
امروز: -
دستیار ویژه رئیس جمهور با تاکید بر لزوم وحدت و انسجام ملی گفت: وحدت در همه جای تاریخ اسلامی و زندگی بزرگان ما درخشش دارد، از جمله آنها، صحنه کربلاست که آزمون برادری، وحدت و اخوت بود.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، حجت الاسلام والمسلمین سید محمود علوی با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری با موضوع «وحدت و انسجام ملی، کلید عبور کشور از موانع و چالشها» به پرسش ها در این باره پاسخ داد. متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
سوال: همه مردم ایران جزء به جزء در استانهای مختلف و با ادیان و گویشهای مختلف مراسم و عزای حسینی با شکوه هر چه تمامتر برگزار میکنند، نام و یاد و رشادتهای امام حسین (ع) رمز وحدت، پیروزی و انسجام ملی ما ایرانی هاست، شب تاسوعای حسینی راجع به این وحدت و اهمیت این وحدت بفرمایید؟
علوی: وحدت در جای جای تاریخ اسلامی و زندگی بزرگان ما درخشش دارد، از جمله آنها صحنه کربلا که آزمون برادری و وحدت و اخوت بود. هر انسانی ادامه بقا و زندگی را دوست دارد و به سادگی حاضر نیست از زندگی اش بگذرد و حاضر شود که به خاطر یک هدفی زندگی را کنار بگذارد و پذیرای پایان زندگی و مرگ باشد. در کربلا شاهد صحنههای زیبای این چنینی بودیم که شهدای کربلا قید زندگی را زدند برای هدفهای بالا و هدفهای ارزشمند، از جمله حضرت ابوالفضل عباس (ع) که فرصتهایی برای او به وجود آمد که خودش را از ماجرای تنش در کربلا کنار بکشد و زندگی خودش را ادامه دهد و این شرایط دشمن به دلیل قرابتی که با مادر حضرت عباس (ع) داشت فراهم کرد و اعلام کرد که شما در امان هستید و میتوانید دامن خودتان را از این چالش بیرون بکشید و بیرون بروید و مشغول زندگی تان باشید و کسی به شما کار ندارد. حضرت عباس (ع) به آنها پرخاش و با تندی برخورد کرد و گفت من پسر فاطمه زهرا (س) را تنها بگذارم، او را ترک کنم، او را در میان دشمن رها کنم، که چهار روز زندگی بکنم. اصلا زندگی بدون حسین (ع) چه ارزشی دارد، زندگی بدون حسین بی علی (ع) چه مایهای است که بخواهم به خاطر آن این انگ را بر خودم بخرم و حسین را تنها بگذارم و بیایم بعد از حسین (ع) زنده بمانم.
اینها درسهای ارزنده برادری است. اینها درسهای ارزنده معنوی است، برادری که بر پایه خون و صرفا جنبههای نسبی بنیان نشده، بلکه بر مبنای مفاهیم بسیار ارزشمند انسانی و الهی برگزار شده است. حضرت ابوالفضل برادر امام حسین (ع) است، اما برادری است که قبل از خودش برادر امام حسین (ع) بداند، امام حسین (ع) را رهبر خودش میداند و خودش را پیرو امام حسین (ع) میداند و خودش را موظف به تبعیت از امام حسین (ع) میداند. ارزش خودش را در این میبیند که پشت سر امام حسین (ع) حرکت کند، زمانی که دست راست حضرت ابوالفضل (ع) را قطع کردند، به خدا قسم اگر دست راست من از بدنم جدا کردید، تا جان در بدن دارم از رهبر راست گو و راستینم که فرزند پیامبر اسلام است حمایت میکنم و راه او را ادامه میدهم. این فداکاری ابوالفضل (ع) در راه دین، در راه ارزشهای الهی، نقطه قوت و امتیاز ابوالفضل است که حاضر میشود قید زندگی را بزند و لکه ننگ بر دامن او ننشیند که امام خودش را تنها گذاشت و با کمال افتخار در رکاب امام حسین (ع) امام زمان خودش شربت شهادت بنوشد. برای ما درس است، برای ما سرمشق است، برای ما آموزنده است، آن چه دنیای اسلام را به عزت رسانده است، همین درسهایی است که شهدای کربلا برای ما به جا گذاشتند.
سوال: همین جمله پایانی شما برای ما درس، سرمشق و الگوست، اگر روزی و روزگاری صحنه، رشادتها، فداکاریها و درسهای عاشورا و تاسوعا را مرور میکنیم، صحنه کربلا را مرور کنیم الان چه بهره برداری از این موضوعات بگیریم؟
علوی: درسی که صحنه کربلا به ما میدهد، مفاهیم رایج در دنیا را عوض کرد، در دنیا و جریان جنگهایی که بین گروهها اتفاق میافتاد، کسی شکست خورده بود که در جنگ خودش، یارانش و همراهانش کشته بشوند و از بین بروند و در برابر دشمن مغلوب شود و کسی پیروز بود که دشمن را از پای درآورد و آنها را در میدان نبرد وادار به عقب نشینی کند و افراد آنها را از پا درآورد. صحنه کربلا، صحنهای بود که مفاهیم را عوض کرد، معناها را دگرگون کرد، دیگر شکست خورده آن کسی نبود که کشته شده است. پیروز آن کسی نبود که کشته است، ماجرای کربلا صحنهها را عوض کرد. ماجرای کربلا آن کسی پیروزست که تسلیم دشمن نشده، سر در برابر ذلت فرود نیاورده، آن کسی پیروزست که عزت نفس خودش را حفظ کرده، تن به کشته شدن داده ولی تن به ذلت نداده، تغییر این مفاهیم در کربلا درهای عزت آفرینی را به روی تاریخ انسانیت گشوده و بعد از آن میبینیم که در تاریخ هر جایی که افرادی در برابر تحمیل ایستادگی کردند، مقاومت کردند، به عنوان قهرمان شناخته شدند، به عنوان پیروز شناخته شدند و این سرفصلی بود که کربلا در زندگی انسانها گشود که امام حسین (ع) و یاران او در برابر تحمیل دستگاه یزید که میخواستند ذلت بیعت با فردی که فاقد صلاحیت بود را بر حضرت تحمیل کنند، مقاومت کردند، زیر بار این ننگ نرفتند و میدانستند هزینه زیر بار ننگ نرفتن کشته شدن است و خون شان بر زمین ریخته شدن است، حضرت سیدالشهدا فرمود که اگر به قیمت ریخته شدن خون من دین اسلام و ارزشهای اسلامی سرپا میماند و سربلند میشود ای تیغها بر من فرود بیایید و من را قطعه قطعه کنید، پذیرای ضربات شمشیرها شد، اما پذیرای سر فرود آوردن در برابر تحمیل دون پایه گان نشد و این پیروزی بود که اباعبدالله و یاران او از جمله برادر بزرگوار او ابوالفضل العباس (ع) در کربلا رقم زدند اینها برای ما درس است، اینها برای ما ارزشمند است، اباالفضل العباس نه صرفا بعنوان این که برادر امام حسین بود پای امام حسین ایستاد. ما در صحبتهایی که اباالفضل العباس به عنوان شعارهای مبارزه اش در صحرای کربلا سر داد ما نمیبینیم که از امام حسین (ع) به عنوان برادرش یاد کرده باشد و بگوید من از برادرم حمایت میکنم، من از برادرم دفاع میکنم، میفرماید من از رهبرم، از امامم، از پیشوایم حسین بن علی دفاع میکنم، بحث بحث مکتب است، بحث بحث مفاهیم مکتبی است بحث مفاهیم انسانی است، این جاست که برای ما درس و آموزنده است که آنجایی که مکتب ما، دین ما، ارزشهای انسانی ما، عزت ما، آزادی ما، شخصیت انسانی ما در معرض خطر قرار میگیرد کربلا به ما آموزش میدهد که از جان مان بگذریم ولی از عزت مان، از آزادی مان، از سربلندی مان، از کرامت مان، از شخصیت انسانی مان نگذریم.
سوال: یک اشاره شما به این موضوع بود که حماسه کربلا درهای عزتمندی به روی بشر گشود و آن را با همیشه تاریخ همراه کرد من میخواهم در مقطع فعلی راجع به آن صحبت کنیم ما در جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی بر مردم ایران دیدیم که همه پای کار آمدند فارغ از سلائق سیاسی، فارغ از جبهه گیریهایی که شاید در مقاطع زمانی نسبت به موضوعات داخلی داشتند و این را ما در مقاطع مختلف زمانی دیده بودیم پای کار بودن آنها را در ایام کرونا یا در فواصل مختلف موضوعاتی که در کشور حادث شد و مردم فارغ از گویش، زبان، خطه و سلیقه سیاسی پای کار آمدند برای این که عزتمندی کشور حفظ بشود، این عزتمندی و این وحدت چگونه رمز بقا و رمز پیروزی ما، رمز عبور ما از این ۱۲ روز بود؟
علوی: ما در واقع روی دو نکته باید انگشت بگذاریم و آن را برجسته کنیم، یکی نقش رهبر عظیم الشان انقلاب و دیگری نقش ملت مسلمان و فهیم و هوشیار و هوشمند ایران اسلامی؛ مقام معظم رهبری در این جریان از همان لحظه اول کوچکترین ضعفی از خودشان نشان ندادند، ذرهای به خودشان هراس به خرج ندادند با این که میدانستند کسانی به کشور حمله کردند که به لحاظ جنگ افزارها و امکانات انهدامی، امکانات تهاجمی و حتی امکانات تدافعی نسبت به ما به مراتب جلوتر هستند و امکانات بیشتری دارند، اما هرگز این امکانات آنها باعث رعبی در دل امت اسلام و مخصوصا رهبر عظیم الشان نشد. خود این که مقام معظم رهبری با صلابت تمام ایستادند، پیامهایی که دادند، نشان دهنده اعتماد به نفس شان بود، نشان دهنده تسلط شان بر اندیشه شان بر تصمیم گیری خردمندانه بود، اینها در عوض شدن فضای مورد تهاجم قرار گرفتن، به تهاجم کردن اثرگذار بود، ما در روز اول مورد تهاجم قرار گرفتیم، ما اصلا آماده این که وارد جنگ بشویم نداشتیم بنای وارد جنگ شدن نداشتیم، جنگ را بر ما تحمیل کردند طبیعی است وقتی یک کشوری جنگ به او تحمیل میشود یعنی آماده جنگ نیست و جنگ بر او تحمیل میشود این تا آمادگی پیدا کند تا در جنگ بتواند نقش خودش را ایفا کند، ممکن است اصلا موفق نشود یا ممکن است زمان زیادی ببرد، ایران اسلامی به برکت هدایت رهبر عزیزمان به برکت صلابت مردم رشیدمان خیلی زود این مرحله را پشت سر گذاشت و از مرحله انفعالی وارد مرحله فعال و اثرگذار و به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ شد، این از تدابیر مقام معظم رهبری که ورق را برگرداندند و عملا دشمن را در معرض انفعال قرار دادند در حالی که دشمن انتظار داشت با این غافلگیری ایران اسلامی در معرض انفعال قرار بگیرد. به یاری خدا با درایت و هوشمندی رهبر عزیزمان، با صلابت ایشان که مثال زدنی است و برای ما تازگی ندارد شما سن تان اقتضا نمیکند ولی اگر برگردید به آرشیوهای صدا و سیما مراجعه کنید در دهه ۶۰ در جریان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی ما صحنههای زیادی داشتیم، تهران بارها بمباران شد ایادی دشمن در جای جای کشور اقدام به انفجار و ترور و امثال اینها میکردند، از جمله آنها حتما شنیدید بمب گذاری در نماز جمعه، این را یک مروری بکنید فیلم آن را ببینید، مقام معظم رهبری خطیب نماز جمعه بودند، ایشان در حین خطبه بودند جلوی چشم شان بمب منفجر شد و اعضای اندام نمازگزاران به اطراف پرتاب شد، حفظ شرایط نمازگزاری و ادامه نماز کار شوخی در این شرایط نیست هم طرف باید صلابت داشته باشد، این انفجار تعادل او را به هم نزند، تسلط او را بر نفسش حفظ کند، اراده خودش را بتواند حفظ کند و بتواند خطبه را در عین حال که چنین انفجاری اتفاق افتاد یک عدهای جلوی چشم او پر پر شدند، بتواند اراده خودش را حفظ کند و با صلابت خطبه را ادامه بدهد و صحنه را از یک صحنه ضعف نظام جمهوری اسلامی که دشمن میخواست به یک صحنه قوت تبدیل کند که این صحنهها نه تنها اراده ما را تضعیف نمیکند بلکه گامهای ما را در دفاع از نظام و از انقلاب محکمتر میکند. آن کسانی که آن صحنه صلابت مقام معظم رهبری را در آن نماز جمعه دهه ۶۰ دیدند در حینی که بمب در خود نماز جمعه منفجر شد آنها دیگر مقام معظم رهبری را خوب شناختند که مقام معظم رهبری اسطوره شجاعت هستند و طبیعی بود که در این قضایا هم ایشان قرص و محکم بایستند و در برابر تهاجم دشمن مقاومت بکنند من این نکته را عرض کنم که بعضیها ممکن است تحلیلهای غلط از قضایا بدهند و بگویند مثلا مقام معظم رهبری چرا حضور پیدا نکردند این یا از سر نادانی است یا خدایی ناکرده از سر غرض ورزی است، چون در چنین مواردی مقام معظم رهبری در عمل نشان دادند در همان قضیه بمب گذاری نشان دادند که ذرهای در این قضایا ترس و انفعال ندارند، اما آیا مقام معظم رهبری با شجاعت شان بایستی بستر را برای نتیجه گرفتن دشمن فراهم کنند؟ و رهبری نظام را که در جایگاه تعیین کنندگی او باشد همه چیز هست او آسیب ببیند همه چیز آسیب میبیند باید پای شجاعت و شهامت در دل قضایا قربانی بکنند؟ این جا جای شجاعت و شهامت نیست اصلا این جا جزو مفهوم شجاعت و شهامت نیست، این جا جایی است که بایستی احتیاط و درایت برای این که میله گردش آسیاب نظام، مقام معظم رهبری هستند و ایشان دیگر آدم خودشان نیستند، ایشان آدم نظام هستند آدم کشور هستند آدم ملت هستند، ایشان باید باشند تا این چرخش بر محور این میله آسیاب محوری نظام بچرخد و بتواند دشمن را به عقب براند و کشور را سرپا نگه دارد. در دل قضایا قربانی کنند؛ اینجا جای شجاعت و شهامت نیست؛ اینها، اصلاً اینجا جزو مفهوم شجاعت و شهامت نیست. اینجا جایی است که بایستی احتیاط و درایت برای این که میله گردش آسیاب نظام؛ مقام معظم رهبری هستند و ایشان دیگر آدم خود نیستند، ایشان آدم نظام، کشور و ملت هستند. ایشان باید باشند تا این چرخش بر محور این میله آسیاب نظام بچرخد و بتواند دشمن را به عقب براند و کشور را سرپا نگه دارد. الحمدلله صلابت ایشان باعث شد که مردم هم قوت قلب بیشتری گرفتند. مردم که ایستاده بودند و انفعالی از خودشان ندادند و در صحنه ایستادند و زمانی که دیدند رهبرشان در صحنه با صلابت ایستاده، آنها هم ایستادند و عملاً داغ ننگ شکست را بر پیشانی دشمن نشاندند.
سؤال: همزمان با این که دیدیم دشمن در میدان عملیات نظامی انجام میدهد، از مردم نمیخواهم دور شوم، از نکات و تأکیدات شما، دیدیم که مردم در مقابل کسانی قرار گرفتند که خائن و وطنفروش نامیده میشدند، افرادی که به زعم خود باید در زمین دشمن بازی کنند برای منافع خود، هم راجع به این جریان و هم راجع به هوشیاری مردم در این مقطع و همراهی مردم با نیروهای انتظامی، امنیتی و اطلاعاتی که منجر شد جلوی بسیاری از آسیبها گرفته شود و بسیاری از جانها حفظ شود؟
حجتالاسلام والمسلمین علوی: به جای این که ما مسأله را به این صورت مطرح کنیم، بیاییم آن صورتی که باعث شد دشمن خام شود و به کشور حمله کند، بالأخره در هر کشوری یک عده توقعاتی دارند، ممکن است توقعات آنها برآورده نشده باشد، یک عده ممکن است خلاف انتظارهایی دیده باشند و افراد مختلفی ممکن است رنجیده خاطری داشته باشند، این که اینها حاضر شوند به خاطر این رنجیدگیهای خاطر این چنینی که در همه جا هست از اصل نظام بگذرند، این خطای راهبردی دشمن بود. دشمن فکر کرد که حالا، چون یک عده تکدر خاطرها و رنجیدگیهایی دارند، البته یک عده در زندان مثلاً، اینها همین که حرکتی شود و خطری نظام را تهدید کند، اینها میآیند رو در روی نظام قرار میگیرند و از دشمن حمایت میکنند و در زمین دشمن بازی میکنند و این آرزو را داشتند. ملت ایران نشان داد که دشمن خیلی خام فکر میکند و میاندیشد. ممکن است ملت ما عین یک اعضای خانواده که همیشه در رضایت خاطر باهم نیستند، در یک شرایطی اعضای خانواده ممکن است نسبت به هم رنجیدگیهایی داشته باشند، اما این رنجیدگیها دلیل نمیشود که حاضر شوند خانوادهها آسیب ببیند. چنین چیزی در ایران وجود داشت و دشمن فکر کرد که این رنجیدگیها باعث میشود الان آنها بیایند و پشت سر دشمن قرار بگیرند، اوضاع کشور به هم بریزد و خوابهایی دیده بودند. ملت مسلمان ایران در کنار رهبر هوشمند، با صلابت خود در میدان ایستاد و تمام توهمات دشمن را به هم ریخت. این که اینها فکر میکردند حالا ملت ایران جانش به لب رسیده و منتظر است یک اتفاقی بیفتد و بیاید و فاتحه همه چیز را بخواند، ما از یک جهتی باید بگوییم که خدا را شکر که این اتفاق افتاد تا اینها بدانند که چقدر این توهمات آنها خام، بیاساس و بیپایه است. اینها این طور فکر میکردند، ولی عملاً دیدند، حتی کسانی که محکومیتهای قضایی داشتند و در زندان بودند، به دلایل مسائل مالی و ... و حداقل تصور میکردند اینها ممکن است در برابر نظام قرار بگیرند، عملاً حتی آمدند در درون زندان بیانیه و پیام دادند، طومار نوشتند و تجاوز صهیونیستها و استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا را به کشور ما محکوم کردند، این چیز تازهای بود. این خود یک حماسه بسیار بزرگی بود که حتی کسانی که دشمن روی آنها حساب کرده بود که اینها، چون زخم خورده، آسیب دیده و جریحهدار هستند؛ اینها از موقعیت استفاده میکنند و میآیند روبروی نظام میایستند، غافل از این که اینها فرزندان این آب و خاک هستند. فرزندان این نظام و جمهوری اسلامی ایران هستند. اینها حاضر نمیشوند بیایند به خاطر رنجیدگیهای خود کشور را بفروشند به دشمنی که میخواهد این کشور را به ذلت بکشد و مردم ما عملاً در دهان دشمن زدند و عزت خودشان را با بلندترین فریاد صدا زدند در تاریخ این درس عزت نفسی که ملت ایران به دنیا داد، ماندگار میماند؛ لذا باید قدر این ملت را بدانیم. این ملت خیلی بزرگوار است، این ملت هر وقت که نظام جمهوری اسلامی نیاز به حضورش داشته، اگر نیاز به حضورش در راهپیمایی داشته، در راهپیمایی حضور پیدا کرده، اگر نیازش به حضور در تشییع شهدا داشته، در تشییع حضور پیدا کرده، اگر نیاز به حضور در کمک به اتفاقات طبیعی مانند زلزله، سیل و ... بوده، فداکارانه حضور پیدا کرده و فداکاری کرده و دست به جیب برده و دارایی خود را بین آسیب دیدگان خود تقسیم کرده است. در هر زمینه نگاه کنیم، مردم ما حرف تمام زدند و سنگ تمام گذاشتند.
سؤال: و این مسئولیت مسئولان ما را بیشتر میکند در قبال مردم؟
علوی: طبیعی است، مردم ما آن جایی که نوبت آنها بوده واقعاً سنگ تمام گذاشتند تا برسد به این جایی که کسی در زندان باشد و بعد برای نظامی که این آقا در زندان آن نظام است، الان در معرض خطر قرار گرفته، او از زندان بیانیه بدهد و بگوید تهاجم بیگانه به کشورم را محکوم میکنم. این چقدر در تاریخ نمونه دارد؟ خیلی قشنگ و زیباست و اینها برای ما آموزنده و درس دهنده است که ما قدر این مردم را بدانیم. با این مردم یک مقداری با سعه صدر بیشتری برخورد کنیم. با این مردم مهربانتر باشیم. نمیخواهم بگویم نامهربانی کردیم، نه الحمدلله جمهوری اسلامی خیرات و برکاتش برای مردم ما زیاد بوده، ولی جاهایی میتوانستیم باهم مهربانتر باشیم و این قضایا همه نشان میدهد که ما باهم، نمیگویم با مردم، ما از مردم جدا نیستیم، هیچ وقت مسئولین جمهوری اسلامی از مردم جدا نبودند، جزئی از مردم بودند، ما باید قدر هم را بدانیم، مردمی که در شرایط سخت میآیند و در کنار نظام میایستند، در شرایط راحتی نظام قدر آنها را بداند و دست عطوفت و رحمت بر سر این مردم بکشد.
سؤال: شما دستیار ویژه رئیس جمهور هستید به جهت امنیت و موضوعات مختلفی که هیأت دولت و آقای رئیس جمهور بررسی میکند، برنامهریزی کردید برای این که قدر این مردم بیش از گذشته با توجه به این صبوریها، فداکاریها و در صحنه بودن آنها، دانسته شود؟
علوی: اگر این اتفاقات هم نباشد، ما باید قدر مردم را بدانیم. ما مدیون مردم هستیم. در این چهل و چند سال که از انقلاب میگذرد، همیشه مردم ما بودند که در صحنه آمدند و تهدیدها را از بین بردند و حتی بسیاری از موارد؛ تبدیل به فرصت کردند و برای نظام فرصتآفرینی کردند. این است که ما باید این نقش ارزنده و بیبدیل مردممان را مد نظر داشته باشیم. فکر نکنیم مردم ما الان این کار را کردند، نه مردم ما همیشه نقشآفرینی کردند. آن روزی که بمب در هفتم تیر در مرکز حزب جمهوری اسلامی منفجر شد؛ ۷۰ و چند نفر از بزرگان کشور در آن انفجار به شهادت رسیدند؛ رئیس دیوان عالی کشور، چندین نفر از وزرا، چندین نفر از دستگاه قضایی و رجال دستگاههای مختلف، هر کشور دیگری بود با این آسیب و ضربه از هم میپاشید، ولی این استحکام از یک سو؛ تکیه و توکل مسئولین و رهبری این کشور به خداوند متعال است و از طرف دیگر تکیه بر مردم و پیوند با مردم و حضور مردم در صحنه است، غیر از قضیه هفت تیر که آن همه شهید دادیم و در عین حال مردم آمدند در صحنه، آن تشییع جنازه مردم از شهدای هفت تیر دشمن را به عقب راند، الان هم همین طورست، الان میبینیم که این قضیه شباهت زیادی با هفتم تیر داشت. تعداد زیادی از فرماندهان عالی رتبه ما به شهادت رسیدند، تعداد زیادی از دانشمندان برجسته ما به شهادت رسیدند، تعداد زیادی از مدیران اثرگذار ما به شهادت رسیدند. این ضربه به یک کشور بدون آمادگی قبلی علی القاعده باید تکانهای شدید و یک زلزله شدید ویرانگر به این کشور بیاندازد ولی الحمدالله دیدیم با هدایت رهبر معظم انقلاب و سکان داری ایشان و حضور مردم در صحنه تمام این تکانها آرامش گرفت و فرزندان دلاور ما در صحنه حضور پیدا کردند و با آتش متقابل خودشان دشمن را سرانجام به تسلیم واداشتند که دست تسلیم ببرد بالا و درخواست آتش بس کند.
سوال: حاج آقای علوی در چند روز اخیر از مجروحان تحمیلی عیادت کردند، در بین مجروحان کودکان و زنان حضور داشتند، مادران باردار حضور داشتند، راجع به یک تناقض با شما صحبت کنم، مسئولان غربی و سران رژیم صهیونیستی همیشه گفتند که ما با مردم ایران کاری نداریم و ما با مردم ایران جنگ نداریم، اما در تشییع شهدای اقتدار ما پیکر چندین شهید کودک را دیدیم. در بین همین مصدومان و مجروحان متعدد زنانی دیدیم که در هیچ ارگان و نهادی کار نمیکردند و یک فرد عادی بودند، این تناقضهای چی بود؟
علوی: این تناقضها از ماهیت ضد بشری رژیم صهیونیستی است و هم نظامهایی که از آنها حمایت میکنند و در راس آنها آمریکای جنایتکار. اینها کدام شعارشان یک مبنای واقعی دارد، کدام شعارشان بیانگر یک رفتار عملی متعادل و با شعار در زندگی شان و در حرکت شان است. در تمام عرصهها شعارهای توخالی دادند، در زمینه حقوق بشر، در زمینه حقوق کودک، در زمینه حقوق مجروحین، در زمینههای مختلف هر شعاری دادند فقط برای فریب بوده است و برای فریب افکار عمومی دنیا بوده است. امروز دنیا به این رسیده است، که این شعارها پوچ است و توخالی است و هیچ محتوایی ندارد و فقط برای فریب دادن مردم و برای خام کردن مردم است و دست اینها در خون بیگناهان و بی پناهان آغشته است. گذشت که با امپراطوری مصنوعی خودشان بتوانند افکار مردم آزاده دنیا را فریب دهند. یک زمانی بود که اینها با امپراطوری رسانهای که داشتند در برابرشان هم رسانهای وجود نداشت، هم جنایت میکردند، هم مظلوم را به جای جانی مینشاندند و خودشان ستمگر خونریز را به جای مظلوم مینشاندند. تمام توان شان را بکار گرفتند که رژیم صهیونیستی ذیحق بدانند که دست به این جنایتها بزند، اما مردم دنیا از او نپذیرفتند. حاکمیتهای اروپایی، حاکمیتهای بی هویت در سطح دنیا از اینها حمایت کردند، از اینها به نوعی طرفداری کردند، ولی اینها ارزشی ندارد. مهم وجدان بیدار مردم در همان کشورهایی است که حکومتهای شان از اینها حمایت کردند. در همان فرانسه، در همان آلمان، در همان آمریکا، در همان انگلستان، مردم آمدند در صحنه و جنایتهای آنها را محکوم کردند. این نشان میدهد که دنیای بشریت به یک خودآگاهی رسیده است که منتظر امپریالیسمهای خبری نمیماند که به او فکر و تحلیل بدهند، خودش میبیند و خودش درک میکند و خودش قضاوت میکند و زمانی که با فضاسازیهای رسانهای، فضای عمومی کشورها به سمت حمایت از جنایتکاران صهیونیست میرفت، الان با تمام سرمایه گذاری که جنایتکاران صهیونیست و طرفداران آنها در زمینههای رسانهای کردند، اما موفق نشدند. دیدیم سیل خروشان مردم را در کشورهای مختلف اعم از آمریکا، اعم از اروپا، آسیا مردم به صحنه آمدند و جنایتهای صهیونیستها را و تجاوز صهیونیستها را به خاک جمهوری اسلامی ایران محکوم کردند.
سوال: در مورد فضای رسانهای صحبت میکنیم و تلاش رسانههای غربی و وابسته به ایادی ظلم و استکبار، دیدیم ساختمان شیشهای رسانه ملی مورد هدف قرار میگیرد در حالی که همکاران خبرنگار در طول وقایع مختلف از زمان وعده صادق، طوفان الاقصی وعده صادق یک و دو و آن چه که اتفاق افتاد در تجاوز آشکار رژیم صهیونیستی فقط کاغذ، خودکار، لنز دوربین برای ارائه و روایت گری داشتند و دیدیم چه ظالمانه ساختمان خبر مورد هدف قرار میگیرد؟
علوی: صدا و سیما با بیان حقایقش به منافع صهیونیستها ضربه وارد میکرد. ممکن است یک طوری توجیه کنند که توجیه پذیر نیست، چون جواب رسانه بمب نیست، جواب رسانه گلوله نیست. جواب رسانه را باید با دلیل و منطق بدهند، اصلا از این میگذرم، بالاخره رسانه یک کاری میکرد ولی ما در این تجاوز... .
سوال: منظور از کاری میکرد، یعنی روشن گری؟
علوی: روشن گری بله، دشمن بگوید مردم را علیه من تحریک میکرد، در برابر من مردم را به صحنه میآورد، ممکن است یک چیزی برای خودش بگوید، اما ما در این جریان شاید بیش از صد نفر کودکهای هفت ساله و هشت ساله، ده – دوازده ساله یا شهید و یا مجروح شدند، این را چطور میتوانند توجیه کنند. ددمنشهایی که حاضر میشوند این طور کودکان را به خاک و خون بکشند، دیگر این برای شان مهم است که آیا صدا و سیما نقشی در جنگ دارد یا ندارد. ما طرف مان یک دشمنی است که یک مفاهیم انسانی سرش بشود، که دایره جنگ در یک جایی باید محدود باشد و یک عده را باید از جنگ دور نگه داریم، سر ما با این طور دشمن با نجابت و با شرافتی نیست.
سوال: باید تفکیک کند خبرنگار را طبق کنوانسیون و تعهدات بین المللی یا زنان و کودکان را طبق حقوق بشر؟
علوی: با دشمنی مواجهایم که هیچ کدام از اینها سرش نمیشود، به راحتی کودکان و بیماران را از بین میبرد، بیمارستانها را هدف قرار میدهد و هر جنایتی که او را به اهداف ضدبشری اش برساند مرتکب میشود. از این انتظار داریم که ساختمان صدا و سیما هدف قرار ندهد، او جنایتهایی مرتکب شده است که هدف قرار گرفتن ساختمان صدا و سیما در برابر او بسیار کوچک در نظر میآید.
سوال: یک نکته در جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی دیدیم، جنگ روانی بود که دشمن به راه انداخت، عملیات در میدان اتفاق میافتاد، پاسخهای کوبنده جمهوری اسلامی ایران توسط دست توانمند و پرقدرت نیروهای مسلح میدیدیم، از طرف نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور در حال برقراری امنیت مردم بودند برای این که در آن فضا و در آن شرایط تهدیدی برای ما اضافهتر نشود. رسانههای غربی و وابسته به رژیم صهیونیستی در بخشی از برنامههای خودشان چنان تشنجی القا میکردند که برای چند ثانیه و چند دقیقه بیننده برنامههای آنها بودید، کلا آرامش فکری و خیال زندگی از شما دور میشد؟
علوی: این بخاطر این است که اینها تصویری که برای خودشان از نتیجه عملیات شان ترسیم کرده بودند یکی از اقتضائات آن همین بود. یعنی آنها فکر میکردند ملت ایران جانشان از جمهوری اسلامی به لب شان رسیده و منتظرند یک نفر بیاید و خلاصه آنها را از چنگ جمهوری اسلامی نجات بدهد و از این توهماتی که اینها برای خودشان درست کرده بودند فکر میکردند که حالا تا اینها یک ترقهای در بکنند همه ملت احساس میکنند که هان، لحظه آزادی فرا رسید لحظه پایان دادن به جمهوری اسلامی فرا رسید و الان میآیند وارد صحنه و چنین و چنان یعنی اینها آن فضایی که برای خودشان درست کرده بودند طبیعی بود که یک چنین توقعاتی داشته باشند ولی چیزی نگذشت که سیلیهای هوشیار کننده جمهوری اسلامی مردم نجیب ایران اسلامی مردم هوشیار ایران اسلامی آنها را به خود آورد که اشتباه کردید اینجا با مردمی بیدار، هوشیار، مردمی آگاه، مردم نجیب جمهوری اسلامی ایران مواجه هستید و ایرانیان افرادی بی جنبه نیستند که علیه کشور خودشان، علیه ملت خودشان دست در دست بیگانه بگذارند. سیلی بر گونه بیگانه نواختند و درس به همه دنیا دادند که ایرانی پای کشور خود میایستد و با هیچ نیروی بیگانه دست در دست نمیگذارد.
سوال: ما از زمان آغاز این جنگ تحمیلی یعنی سحرگاه ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ در رسانه با حضور مسئولان مختلف، کارشناسان متعدد زوایای این جنگ تحمیلی را از سوی رژیم صهیونیستی و متحدان آن بررسی کردیم هر کدام از نگاهی و زاویهای تحلیلهایی را ارائه دادند شما سالها در حوزه وزارت اطلاعات کشور جمهوری اسلامی ایران به مردم ایران خدمت کردید، از نگاه شما این جنگ ۱۲ روزه تحمیلی رژیم صهیونیستی چه ابعادی دارد؟
علوی: این جنگ که طبیعی است اگر اتفاق نمیافتاد بهتر بود. ما هم دنبال آن نبودیم ما هم خواهان آن نبودیم، و بر ما تحمیل شد، وقتی که تحمیل شد که دیگر نمیتوانیم تماشاچی باشیم، طبیعی است که باید در برابر آن واکنش متناسب را به خرج بدهیم، نیروهای نظامی ما هیچ آمادگی عملیات نداشتند و به نوعی غافلگیر شدند، از طرف دیگر خیلی از دستگاهها هک شده بود و به موقع نتوانست عمل کند، از طرف دیگر نزدیک ۴۰ نفر از فرماندهان و دانشمندان برجسته ما به شهادت رسیدند و سایه سنگین روانی این عملیات بر مردم ما سایه افکنده بود تا مردم بیایند خودشان را بازیابی کنند و بتوانند قضایا را با یک نگاه تحلیلگرانه، با ابتکار نگاه قضایا را مدیریت کنند و بتوانند اثر فعال روی قضایا داشته باشند این طبیعی بود که زمان میبرد ولی بدون تعارف دنیا دچار شگفتی شد که با این وضعیت چطور ایران زود خودش را جمع کرد، چطور ایران توانست از موضع قفل کردن دستگاههای پدافندی خود سریع بتواند دستگاهها را فعال کند و پدافند خود را فعال کند و ضربات دشمن را کاهش بدهد، چطور توانست حملات موشکی خودش را از سر بگیرد و دشمن را هدف قرار بدهد و دشمن احساس کند که در یک زمین خالی و بدون حریف وارد عمل نشده است و از همه اینها بالاتر این که دشمن فکر میکرد با کشاندن پای اربابش آمریکا به صحنه میتواند اراده جمهوری اسلامی را متزلزل کند و به نوعی قدرت نظامی آمریکا را پشت خودش بیاورد و جنگ را با حضور نظامی آمریکا به یک جایی برساند. فکر میکرد که جمهوری اسلامی در این شرایطی که الان با نیروی متجاوزی مانند اسرائیل مواجه است نمیآید جبهه دیگری در برابر خودش باز کند آن هم جبهه در مقابل آمریکا، که حالا اسرائیل هر چه هست نوچه آمریکا است حالا این بار ما یک جبههای باز کنیم که خود آمریکا در برابرمان باشد. هیچ فکر نمیکردند، ولی از یک طرف ضرباتی که نیروهای مسلح توانمند نظامی جمهوری اسلامی بر دشمن وارد کردند، ابتکار را در عملیات نظامی علیه دشمن به دست گرفتند، اگر ما آسیبهایی دیدیم آسیبهای تعیین کنندهای به دشمن وارد کردند از طرف دیگر دیدند با ورود مستقیم آمریکا در این تجاوز که قبل از ورودش هم این او بود در واقع، اسرائیل عددی نیست اسرائیل کسی نیست، اسرائیل به نیابت از آمریکا در این جنگ حضور داشت این بار دیگر آمریکا وقتی که عجز اسرائیل را در مقابله با جمهوری اسلامی دید خودش آمد وارد صحنه شد و شروع کرد در مقابل جمهوری اسلامی قرار گرفتن، همه باورشان این بود که جمهوری اسلامی این بار جواب آمریکا را نمیدهد، ولی وقتی که دیدند جمهوری اسلامی با صلابت تمام پایگاه آمریکایی العدید را در قطر هدف قرار داد همه دنیا دچار شگفتی شد، که جمهوری اسلامی در دفاع از منافع خودش تعارفی با کسی ندارد و دیدند که با این جمهوری اسلامی اگر بیشتر از این بخواهند وارد عمل بشوند باید پذیرای ضربهای تعیین کننده تری باشند و لذا مصلحت خودشان و منفعت خودشان را در این دیدند که عقب نشینی کنند و بیشتر از این جسارت را به مراحل بالاتر نرسانند و الحمدالله با عزت و آبرومندی ایران اسلامی و به برکت هدایتهای مقام معظم رهبری صلابت نیروهای مسلح و حضور فراگیر مردم عزیزمان پایان این تجاوز عدوانی با قهرمانی ایران اسلامی از دولت و ملت و همه مردمش رقم خورد.
سوال: آنچه که اشاره میکنید به مولفههای قدرت جمهوری اسلامی ایران از فرماندهی رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمانده کل قوا تا حضور مردم و عملیات نیروهای مسلح، اشاره کردید در میانه صحبت تان که رژیم صهیونیستی با دادههایی وارد با محاسباتی وارد این میدان شد و شروع به تجاوز به خاک و مردم جمهوری اسلامی ایران کرد، اما بیشتر راجع به این مولفهها و دادهها صحبت کنیم که چه چیز در آخر و در پایان این ۱۲ روز تجاوز باعث شد که او مجبور به توقف شود؟
علوی: من اشاره هم کردم به این مسئله در صحبتهای قبلیام که شما اگر برگردید و آنچه از صدای رژیم اشغالگر قدس به زبان فارسی پخش میشد، تصویری که از ایران و از احساس ملت ایران اینها منعکس میکردند، همچنین صدای آمریکا و صداهای وابسته به آنها، میدیدید ترسیمی اینها میکنند این ترسیم ترسیم ذهنیت خود آنها بود آنها واقعا فکر میکردند که در ایران مردم در انتظار منجی هستند، از جمهوری اسلامی بریدند و کافیست که یک نیرویی بیاید و معادله را به نفع خودشان مردم تغییر بدهد این است که وقتی این آتش بازی را شروع کردند انتظار داشتند که مردم بریزند در خیابانهای شهرها در میدانها و در برابر نظام شروع بکنند وارد عمل شدن و صحنه را و سرنوشت را به نفع متجاوزین تغییر بدهند و تاریخ ایران به گونه دیگری رقم بخورد، آنها فکر نمیکردند الان که من و شما نشستیم در این تاریخ در این استودیو داریم درباره تجاوز رژِیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار صحبت میکنیم آنها فکر نمیکردند چنین لحظهای وجود داشته باشد که جنابعالی اینجا نشسته باشید و بنده این جا نشسته باشیم و درباره خنثی شدن تجاوزات دشمن صحبت کنیم آنها فکر میکردند کار تمام شده است و با افراد جدیدی این جا مواجه میشوند و با ادبیات جدیدی صحبت میکنند.